دل ما از منی و ما بگذشت
پا نهاد از سر هوا بگذشت
مدتی دُرد درد دل نوشید
عاقبت درد و هم دوا بگذشت
از وجود و عدم خلاصی یافت
از فنا نیز وز فنا بگذشت
ای که گوئی که ابتدا چه بود
ابتدا چیست انتها بگذشت
نقش غیری خیال می بستم
خواب بود آن خیال ما بگذشت
نود و پنج سال عمر عزیز
همه در دین مصطفی بگذشت
نعمت الله یگانه ای داند
که یگانه ز دو سرا بگذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.