هر زمانی بر آهکی گروی
گوئیا پیش نفس در گروی
با تو مطلوب تو است همخانه
چون گدایان به هر دری چه روی
تخم نیکی بکار و بد برادر
نیک و بد هر چه کاری آن دروی
مرد باید که مرد راه بود
خواه مصری شمار و خواه هروی
در طریقت رفیق سید باش
گر بدین رسول می گروی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
هر زمانی بر آهکی گروی
گوئیا پیش نفس در گروی
با تو مطلوب تو است همخانه
چون گدایان به هر دری چه روی
تخم نیکی بکار و بد برادر
نیک و بد هر چه کاری آن دروی
مرد باید که مرد راه بود
خواه مصری شمار و خواه هروی
در طریقت رفیق سید باش
گر بدین رسول می گروی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا بدانی براستی نه به روی
که دل از پشت چشم بیند روی
زینت و زیب و فتنه مروی
چرخ را ماه و باغ را سروی
چون شوی خوب سوی خوب روی
جنس آنی باصل خود گروی
کوهها را چو میخ زد بر وی
تا نیاید دگر خلل در وی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.