گنجور

 
شیخ محمود شبستری

پیشتر از جهان خدای لطیف

جوهری آفرید پاک و شریف

پس به هیبت بدو گماشت نظر

تا که بگداخت جملۀ جوهر

گشت یکسر چو بحر بی​پایان

عرش رحمان ستاده بر سر آن

پس ز ثقلش زمین فرو انداخت

و آسمانها ز دود آن برساخت

همچو گوئی بُد آن زمین و بر او

بیت معمور و جای کعبه در او

پس بگسترد باز جمله زمین

از برگوی تا که گشت چنین

کوه​ها را چو میخ زد بر وی

تا نیاید دگر خلل در وی

جویها را روانه کرد بر آن

کرد تقدیر قوت جانوران

روز یکشنبه و دوشنبه بساخت

این زمین، پس به کوهها پرداخت

کردن کوه در سه شنبه بود

چهارشنبه بساخت روزی ورود

روز پنجشنبه بود و جمعه که باز

آسمان ساخت و داد زینت و ساز

قدرت از اصل خلق واپرداخت

زین سبب روز شنبه هیچ نساخت

این چنین گفت خواجۀ کونین

چونکه تفسیر کرد «فی یومین»