مائیم و جام باده و جانان جاودان
از خویش آشنا شده بیگانه جاودان
بگذر ز عقل و عاشق دیوانه را بگیر
یارب که باد عاشق دیوانه جاودان
خوش جنتی است روضهٔ رندان می فروش
جام شراب و صحبت رندانه جاودان
جاوید دل مجاور درگاه دلبر است
ثابت قدم ستاده و مردانه جاودان
در بزم عشق عاشق و مستیم و باده نوش
بنشسته دل همی خوش و مستانه جاودان
بنموده ایم ظاهر و باطن به هم عیان
پیوند جان ماست به جانانه جاودان
دیدیم سیدی که جهان در پناه اوست
بر عرش دل نشسته و شاهانه جاودان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.