حمد تو بینهایت و لطف تو بیکران
با جمله در حدیث و جمال تو بس عیان
فی الجمله چون منم تو همه کیستی بگو
ور خود توئی بگو که من اکنون شدم نهان
در کعبه و کنشت و خرابات وصل تست
در زهد و در صلاح و در انکار و امتحان
فی الجمله عارفیم به هر صورتی که هست
در دیدن صفات و کمال تو هر زمان
با ما توئی و از تو جدا نیست هیچ چیز
پیوند ما و تو به کرم هست جاودان
نور تو آسمان و زمین را ظهور داد
روشن شد از جمال و کمال تو این جهان
سید به بنده داد و جودی ز جود خود
بنمود آنچه بود به ارباب این و آن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره عشق و محبت به خداوند و شناخت اوست. شاعر در این شعر به ستایش بینهایت خداوند و صفات رحمت او میپردازد و بیان میکند که همه چیز در وجود خداوند است. او اشاره میکند که خداوند در همه جا حاضر است و هیچ چیز از او جدا نیست. همچنین، نور خداوند به جهان روشنی میبخشد و صفات او در کمال انسانی نمایان میشود. در نهایت، شاعر تأکید میکند که رابطه انسان و خداوند به واسطه فضل و رحمت او همیشگی است.
هوش مصنوعی: ستایش تو بیپایان است و محبت تو بینهایت، در همهی کلام و زیباییات کاملاً مشهود است.
هوش مصنوعی: به طور کلی، من در نبود تو چه کسی هستم؟ اگر خودت هستی، بگو که من اکنون غایب شدهام.
هوش مصنوعی: در مکانهای مقدس و مذهبی و نیز در مکانهایی که معمولاً به عنوان گناهگاه شناخته میشوند، تو را میتوان یافت. در پرهیزگاری، نیکوکاری، انکار تمایلات و آزمایشها نیز نشانههای تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: به طور کلی ما به هر شکلی که باشد به کمال و ویژگیهای تو در هر زمان آگاهیم.
هوش مصنوعی: با وجودی که ما همیشه در کنار هم هستیم و هیچ چیزی نمیتواند ما را از هم جدا کند، این ارتباط ما به خاطر لطف و مهربانی توست که همیشگی و پایدار است.
هوش مصنوعی: نور تو باعث روشنایی آسمان و زمین شد و این جهان به واسطه زیبایی و کمال تو به روشنی درآمد.
هوش مصنوعی: سید به غلامش لطف کرد و بخشی از خوبیهای خود را به او نشان داد، همان چیزی را که به دیگران نیز میداد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان
زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح
دست از کباب دار، که زهرست توامان
با کام خشک و با جگر تفته درگذر
[...]
گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان
گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان
گفتم که ساعتی ببر من فرونشین
گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان
گفتم که باد سرد زیان داردت همی
[...]
بگشاد مهرگان در اقبال بر جهان
فرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
سلطان یمین دولت میر ملوک بند
محمود امین ملت شاه جهان ستان
شاهی که پشت صد ملک کامران بدید
[...]
بنگر بدین رباط و بدین صعب کاروان
تا چونکه سال و ماه دوانند هردوان
من مر تو را نمودم اگرچه ندیده بود
با کاروان رباط کسی هر دوان دوان
از رفتن رباط نه نیز از شتاب خود
[...]
گویی که ماه و مشتری از جرم آسمان
تحویل کرده اند بباغ خدایگان
وز ماه و مشتری شده آن خاک پرنگار
نوری عجیب صورت و شکلی بدیع سان
نی نی ، که ماه و مشتری از وی ربوده اند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.