گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

خوش خیالی را به خوبی دیده ام

حضرت عالیجنابی دیده ام

دیده ام آئینهٔ گیتی نما

آفتابی مه نقابی دیده ام

هفت دریا در نظر آورده ام

از محیطش یک حبابی دیده ام

دیده ام روشن به نور روی اوست

آن چنان نوری در آبی دیده ام

غیر او دیگر نیاید در نظر

هر چه دیدم بی حجابی دیده ام

صورت و معنی عالم یافتم

جسم و جان ، جام و شرابی دیده ام

در خرابات مغان گشتم بسی

سید مست خرابی دیده ام