گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

هر چه خواهی بجو که آن داریم

جام و می جسم نیز و جان داریم

نقد گنجینهٔ حدوث و قدم

همه از بهر عاشقان داریم

هفت هیکل که جامع اسماست

حافظانه ز بر روان داریم

غیر او نیست در همه عالم

سر او چون از او نهان داریم

در خرابات رند سرمستیم

می خمخانهٔ مغان داریم

حکم آل رسول می خوانیم

ما از او نام و هم نشان داریم

کشتهٔ عشق نعمت اللهیم

لاجرم عمر جاودان داریم

 
 
 
ابن یمین

تو مپندار ما زبان داریم

پاره آتش درین دهان داریم

شاه نعمت‌الله ولی

عشق او در میان جان داریم

لذت عمر جاودان داریم

تا گرفتیم آن میان به کنار

هرچه داریم در میان داریم

عاقل این دارد و ندارد آن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه