شمع جان هر نفسی ز آتش دل برگیرم
همچو پروانه به عشق آیم و در برگیرم
تا کنم مجلس عشاق منور چون شمع
از سرم تا به قدم سوزد و خوشتر گیرم
من که بیمار تو ام گر قدمی رنجه کنی
باز خوشدل شوم و زندگی از سرگیرم
دامن دولت وصل تو اگر دست دهد
دل فدا کرده و جان داده به بر درگیرم
گر حجابی است میان من و تو جان عزیز
حکم فرما که روانش ز میان برگیرم
مدتی شد که ره عقل همی پیمایم
وقت آمد که ز عشقت ره دیگر گیرم
همچو سید به سراپردهٔ میخانه روم
ترک این زهد ریائی مکدر گیرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دلبستگی عمیق شاعر به عشق و معشوقش است. او خود را همچون شمعی میبیند که با عشق میسوزد و میخواهد میزانی از عشق را در جمع عاشقان به نمایش بگذارد. شاعر بیان میکند که برای دیدار محبوبش، حتی اگر دردی متحمل شود، دوباره شاداب خواهد شد. او به عشق و احساساتش اهمیت میدهد و در پی آن است که موانع میان خود و معشوق را از بین ببرد. همچنین، او تصمیم میگیرد از عقل و درستیهای معمولی فاصله بگیرد و به سراغ عشق برود، گویا مانند کسی که به میخانه میرود، از ظواهر دینی و زهد عبور کند و به احساسات واقعی خود رجوع کند.
هوش مصنوعی: هر لحظه از آتش عشق دل، جانم را مانند شمع میسوزانم و همچون پروانه به خاطر عشق به سوی آن میآیم و در آغوش آن فرو میروم.
هوش مصنوعی: میخواهم مجلس عاشقان را مانند شمع روشن و گرم کنم، به طوری که از سر تا پا جانم بسوزد و این برایم لذتبخشتر باشد.
هوش مصنوعی: من که عاشق تو هستم، اگر تو یک لحظه به من توجه کنی، دوباره شاد و خوشحال میشوم و زندگی را از نو آغاز میکنم.
هوش مصنوعی: اگر برکت و نعمت نزدیکی تو نصیبم شود، قلبی که فدای تو کردهام و جانم را به پای تو دادهام، در آغوش میگیرم.
هوش مصنوعی: اگر میان من و تو حریفی وجود دارد، ای جان عزیز، تو حکم کن که من این حجاب را از میان بردارم و به تو نزدیک شوم.
هوش مصنوعی: مدتی است که در مسیر عقل و خرد قدم میزنم، اما اکنون زمان آن رسیده که از عشق تو مسیر دیگری را انتخاب کنم.
هوش مصنوعی: من همچون یک سید به میخانه میروم و این زهد ظاهری و ریاکارانه را رها میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو مپندار که از عشق تو دل برگیرم
یا به جای تو کسی جویم و در بر گیرم
بعد صد سال اگر بر سر خاکم گذری
پاره سازم کفن و زندگی از سر گیرم
سر چو ناکام ز خاک قدمت برگیرم
بند برپا به اسیری پی لشکر گیرم
چون نیفتد که سر زلف تو از سر گیرم
از نثار مژه چون زلف تو در زر گیرم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.