گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

تا جمالش دیده ام حیران شدم

همچو زلفش بی سر و سامان شدم

آفتاب حسن او چون رو نمود

من چو سایه از میان پنهان شدم

جام درد و دُرد عشقش خورده ام

مبتلای درد بی درمان شدم

مطرب عشاق شعری خوش بخواند

من به ذوق آن غزل رقصان شدم

در خرابات مغان مست و خراب

همدم ساقی میخواران شدم

نقد گنج عشق او دادم از آن

ساکن کنج دل ویران شدم

بندهٔ سید شدم از جان و دل

در دو عالم لاجرم سلطان شدم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode