گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

نیم شب خوش آفتابی دیده‌ایم

آفتابی مه نقابی دیده‌ایم

صورت و معنی عالم یافتیم

خوش سر آب و سرابی دیده‌ایم

ما ز دریائیم و دریا عین ما

لاجرم چشم پر آبی دیده‌ایم

خوش خیالی نقش می‌بندیم باز

گوئیا نقشی به خوابی دیده‌ایم

عالمی را باده می بخشیم ما

در چنین خیری ثوابی دیده‌ایم

در خرابات مغان افتاده مست

شاهد مست خرابی دیده‌ایم

نعمت‌اللّه نور چشم عاشقان

ساقی عالیجنابی دیده‌ایم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode