ظاهر جامیم و باطناً می
این یک مائیم و آن دگر وی
چون ظاهر و باطنت یکی شد
نه جام و نه می بماند هی هی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ظاهر جامیم و باطناً می
این یک مائیم و آن دگر وی
چون ظاهر و باطنت یکی شد
نه جام و نه می بماند هی هی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تضاد بین ظاهر و باطن انسان اشاره میکند. شاعر بیان میکند که هم ظاهر و هم باطن ما یکی هستند و وقتی این دو هماهنگ و یکپارچه شوند، دیگر نه جام وجود دارد و نه می. یعنی وقتی حقیقت درونی و ظاهر انسان یکسان میشود، دیگر تفکیکی بین آنها نیست.
هوش مصنوعی: ظاهر ما شبیه جام و انگور است، ولی در باطن ما یک حقیقت دیگر نهفته است. ما یک وجود هستیم و آنچه دیگران میبینند، چیزی متفاوت است.
هوش مصنوعی: وقتی که ظاهر و باطن تو یکی شود، نه شراب و نه جام برایت باقی میماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مگذار که نالم از غم تو
در حضرت پهلوان غازی
ساقی منشین به من ده آن می
کز خون فسرده برکشد خوی
سودازدگان دین و دنیی
هرگز شنوند این سخن نی
ای باد صبا خبر چه داری؟
از زلف بتم اثر چه داری؟
از غمزۀ او دلم جدانیست
زان بیماران خبر چه داری؟
گر مردم چشم من نیی تو
[...]
رأیت ربیبعین ربی
فقلت من انت؟ فقال انتا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.