بازم خدنگ غمزه زنی بر دل آمده است
بازم ز عشق واقعه ای مشکل آمده است
بر دیگران کشیده خدنگ جفای خویش
این نکته ام ز یار بسی بر دل آمده است
آنکو نکرد سجده بمحراب ابرویی
مردود شد ز قبله که ناقابل آمده است
نخل ترت که آب گل و یاسمین بریخت
تا در کدام آب و هوا حاصل آمده است
شاهی بکوی عشق گر افتاده ای منال
پایت ز آب دیده خود در گل آمده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. او از تیر غمزه محبوب و تأثیر آن بر دل خود میگوید و بیان میکند که این عشق، مشکلاتی را بوجود آورده است. شاعر به دیگران نیز اشاره میکند که درگیر جفای محبوب شدهاند. همچنین، او به اهمیت سجده کردن در برابر زیبایی یار اشاره کرده و میگوید که کسی که این کار را انجام ندهد، از دوستی با محبوب محروم میشود. در انتها، شاعر به ناامیدی ناشی از عشق و غم ناشی از دیدن محبوب اشاره میکند و میگوید که شیرینیها و زیباییهای عشق نیز میتواند به درد و رنج منجر شود.
هوش مصنوعی: دوباره تیر نگاه زیبا و دلربا به قلبم اصابت کرده است و بار دیگر از عشق، ماجرایی دردناک به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: من عشق و ناز و حسادت یار را بارها بر دل خود احساس کردهام، که این درد جدایی و رنج ناشی از بیوفایی دیگران را به من تحمیل کرده است.
هوش مصنوعی: کسی که برای ابروی معشوق سجده نکرد، از راه راست منحرف شده و به بیراهه رفته است؛ زیرا او ارزش این سجده را نشناخته است.
هوش مصنوعی: نخل بارور که از آب گل و یاسمن سیراب شده است، در چه جوی و چه شرایط جوی به ثمر نشسته است؟
هوش مصنوعی: اگر به محبت و عشق سقوط کردهای، نگران نباش؛ پای خود را از اشکهایت در گل نگذار، زیرا در عشق، زیباییها پنهان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.