گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاهدی

ای خاک درت سجده‌گه جمله جبین‌ها

زنار دو گیسوی تو سرفتنه دین‌ها

عشاق تو را طاقت جور و ستمت نیست

گشتند همه خاک درت بگذر از این‌ها

با عاشق خود جور و جفا کمتر از این کن

زیرا که ز خوبان نبود خوب چنین‌ها

بر تربت عشاق گذر کن که برآیند

جان‌ها به تماشای تو از زیر زمین‌ها

فریاد ز ترکان دو چشمت که دمادم

بر خلق کشانید ز هر گوشه کمین‌ها

گفتی کشمت شاهدی یا با غم و یا درد

خود نیست مرا هیچ شک و شبهه درین‌ها