دوست سلطان و دل ولایت اوست
خرم آن دل که در حمایت اوست
هر کرا دل بعشق اوست گرو
از ازل تا ابد ولایت اوست
پس نماند ز سابقان در راه
هر کرا پیش رو هدایت اوست
عرش بر آستانش سر بنهد
هر کرا تکیه بر عنایت اوست
در دو عالم ز کس ندارد خوف
هرکه در مأمن رعایت اوست
چون ز غایات کون در گذرد
این قدم در رهش بدایت اوست
منتها اوست طالب او را
مقبل آنکس که او نهایت اوست
با خود از بهر او جهاد کند
اسدالله که شیر رایت اوست
گو مکن وقف هیچ جا گر چه
مصحف کون پر زآیت اوست
خود عبارت نمی توان کردن
زآنچه آن انتها و غایت اوست
سیف فرغانی ار سخن شنود
اندکی زین نمط کفایت اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
دوست سلطان و دل ولایت اوست
خرم آن دل که در حمایت اوست
دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دیده آیینه دارِ طلعت اوست
به نقل شرح صوتی دکتر ضیاء بر غزل حافظ احتمال داده شده غزل حافظ در استقبال از غزل سیف سروده شده باشد.
نفس روینده در رعایت اوست
نفس گوینده در هدایت اوست
آنکه عون خدای رایت اوست
علم شاه در حمایت اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.