کی بنگرد برحمت چشم خوش تو ما را
نرگس همی نیارد اندر نظر گیا را
دل می دهد گواهی کورا تو برد خواهی
چشمت بتیر غمزه گو جرح کن گوا را
ای محتشم بخوبی هستم فقیر عشقت
در شرع بر توانگر حقی بود گدا را
گر سایه جمالت بر خاک تیره افتد
چون آفتاب ذره روشن کند هوا را
حسنت بغایت آمد زآن صید کرد دل را
عشقت بقوت آمد از ما ببرد مارا
عشق فراخ گامت در دل نهاد پایی
بر میهمان شادی غم تنگ کرد جا را
بسیار جهد کردم اندر مقام خدمت
تا تحفه ای بسازم درگاه کبریا را
دل از درخت همت افشاند میوه جان
برگی جزین نباشد درویش بی نوا را
درآشنایی تو خویشی بریدم از خود
بیگانه وار منگر زین بیش آشنا را
قهرت شکست پایم گشتم مقیم کویت
لطفت گرفت دستم بردم بسر وفا را
سیف ار ز حکم یارت شمشیر بر سر آید
تسلیم شو چو مردان گردن بنه قضا را
زین صابر ضروری دیگر مجوی دوری
(مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا)
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف زیبایی و محبت معشوق سروده شده است. شاعر از نعمت دیدن محبوب و تأثیر آن بر دل میگوید و اینکه چگونه عشق او موجب درد و شوق در دلش شده است. او به فقر خود در عشق اشاره میکند و میگوید که حتی اگر در ظاهر فقیر باشد، اما در باطن ثروتمند است. همچنین، او با تاکید بر قدرت عشق و تأثیر آن بر زندگی، از تلاشهایش برای خدمت کردن به محبوب و زیبایی عشقاش سخن میگوید. شاعر در نهایت به سرنوشت و تقدیر اشاره میکند و به عشق و صبر بهعنوان ویژگیهایی ضروری در این راه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: کی میتواند نگاه کند به رحمت چشمان زیبای تو؟ نرگس هم نمیتواند در نظر به گلها برسد.
هوش مصنوعی: دل مثل یک شاهد کور است که نمیتواند به درستی ببیند. اگر چشمانت را با نگاهی فریبنده به سمت خود بکشانی، میتوانی درد و زخم را به دیگران نشان دهی.
هوش مصنوعی: ای محتشم، من در خوبی و زیبایی احساس فقر میکنم زیرا عاشق توام. در قوانین عشق، برای کسی که بیپول است، حقوقی وجود دارد که برای ثروتمندان وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو بر زمین تاریک بیفتد، مانند آفتابی خواهد بود که ذراتی را در هوا روشن میکند.
هوش مصنوعی: زیباییات به اوج خود رسیده و دل من را به طرز ماهرانهای اسیر کرده است. عشق تو به قدری قوی است که ما را از دست خود در آورد.
هوش مصنوعی: عشق با گامهای بلند خود در دل جا گرفت و به آرامی فضای خوشحالی را برای غم تنگ کرد.
هوش مصنوعی: مدت زیادی تلاش کردم تا در مقام خدمت، چیزی شایسته و ارزشمند برای بارگاه خداوند تهیه کنم.
هوش مصنوعی: دل مانند درختی است که میوههای باارزشی میدهد، اما درویش بینوا هیچ چیز دیگری جز این میوههای دلانگیز ندارد.
هوش مصنوعی: در آشنایی تو، من از خودم جدا شدم و به صورت بیگانهای به تو نگاه نکن. دیگر به این آشنا ارتباطی نداشته باش.
هوش مصنوعی: با شدت خشم تو، پایم در تو ماند و در سرزمین تو ساکن شدم، در حالی که لطف تو دستانم را گرفت و من به وفا رسیدم.
هوش مصنوعی: اگر فرمان خدا به تو برسد و شمشیر به سرت بیفتد، باید همچون مردان واقعی تسلیم شوی و گردن خود را به قضا و قدر بسپاری.
هوش مصنوعی: از این صبر و تحمل دیگر فاصله نگیر، زیرا شور و شوقم و صبرم از حد گذشت، دوست من.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با آن که میرسانی، آن بادهٔ بقا را
بی تو نمیگوارد، این جام باده ما را
مطرب قدح رها کن، زین گونه نالهها کن
جانا یکی بها کن، آن جنس بیبها را
آن عشق سلسلت را، وان آفت دلت را
[...]
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را
باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را
سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
[...]
با آن که برشکستی چون زلف خویش ما را
گفتن ادب نباشد پیمانشکن نگارا
هستند پادشاهان پیش درت گدایان
بنگر چه قدر باشد درویش بینوا را
از چشم من نهانی ای آب زندگانی
[...]
دانی چه مصلحت را بل غاغ شد بخارا
تا این ستیزه گاران بی دل کنند مارا
زین قوم در خراسان الاّ بلا نخیزد
شکلی کنید و دفعی بنشستن بلا را
گفتم از آن جماعت یاری به چنگم آید
[...]
آن شه به سوی میدان خوش می رود سوارا
یا رب، نگاه داری آن شهسوار ما را
غارت نمود زلفش بنیاد زهد و تقوی
تاراج کرد لعلش اسباب پادشا را
جولان کند سمندش چون سم او ببوسم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.