درتو، زهی صورت تو گنج معانی،
لطف الهی خزینه ییست نهانی
در صفت صورت تو لال بماند
ناطقه را گر زبان شوند معانی
هرکه ترا بر زمین بدید ندارد
بهر مه وخور بآسمان نگرانی
روح کند کام خویش خوش چوتو مارا
ذوق لب خود ببوسه یی بچشانی
پیش دهانت زشرم لب نگشاید
پسته که معروف شد بچرب زبانی
نزد تن تو که همچو روح لطیفست
جان شده منسوب چون بدن بگرانی
با غم عشقت چو برق می زند آتش
دود نفسهای من در ابر دخانی
هردو جهان گر بمن دهی نستانم
گرتو یکی دم مرا زمن بستانی
مرد چو در کار عشق تو نشود پیر
جانش گرفتار مرگ به بجوانی
سیف بجستن برو ظفر نتوان یافت
لیک بجستن بکن هر آنچه توانی
گام زن وراه رو بحسن ارادت
تا سر خود را بپای دوست رسانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی، عشق و وابستگی عمیق به معشوق صحبت میکند. شاعر به توصیف زیبایی معشوق میپردازد و میگوید که معانی و لطافت عشق در چهره او نهفته است. او بیان میکند که هیچ چیز در مقابل زیبایی او ارزش ندارد و حتی اگر تمام دنیا را به او بدهند، فقط یک لحظه از نفس معشوق را میخواهد. عشق باعث جوانی روح است و آدمی را در چنگال عشق بیپیر میکند. شاعر همچنین به تلاش و کوشش در راه عشق اشاره میکند و تأکید دارد که باید با اراده و اشتیاق مسیر را ادامه داد تا به معشوق رسید.
هوش مصنوعی: تو خود گنجینهای از معانی و زیبایی هستی که لطف خداوند در درونت نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر درباره زیبایی تو سخن بگویند، جملات و کلمات هم از گفتن باز میمانند حتی اگر بخواهند معانی مختلف را بیان کنند.
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را در زمین ببیند، نباید نگران باشد که چرا ماه و خورشید در آسمان حضور دارند.
هوش مصنوعی: روح خود را با لذت به کام بیاور، زیرا تو مانند ماری هستی که ذوق لبهایش را با بوسهای شیرین به دیگران میچشاند.
هوش مصنوعی: وقتی در برابر تو قرار میگیرد، از شرم لب نمیگشاید، چون میداند که حرفهایش ممکن است باعث شهرتش شود.
هوش مصنوعی: بدن من به تو وابسته است، زیرا وجود تو همچون روحی لطیف است که زندگی را به من اهدا میکند.
هوش مصنوعی: غم عشق تو مثل برق به جانم میزند و نفسهای دودیام را در میان ابرهای دخانی به آتش میکشد.
هوش مصنوعی: اگر تمام نعمتهای دنیا را به من بدهی، چیزی از تو نمیستانم، اما اگر یک نفس از من بگیری، هر آنچه داری را از تو میخواهم.
هوش مصنوعی: وقتی مردی در عشق تو درگیر شود، حتی اگر سنش بالا برود، روحش از جوانی پر میشود و مرگ نمیتواند او را تسخیر کند.
هوش مصنوعی: جستجو برای پیروزی ممکن است به آسانی به دست نیاید، اما هرچه در توان داری، باید به کار بگیری و تلاش کنی.
هوش مصنوعی: با نیکی و عشق به راه خود ادامه بده تا جایی که بتوانی خود را در برابر دوست قرار دهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن که نماند به هیچ خلق خدای است
تو نه خدایی، به هیچ خلق نمانی
روز شدن را نشان دهند به خورشید
باز مر او را به تو دهند نشانی
هر چه بر الفاظ خلق مدحت رفتهست
[...]
چونت نپرسم بگویی اینت کراهت
چونت بخوانم نیایی اینت گرانی
دعوی دانش کنی همیشه ولیکن
هیچ ندانی ورا که هیچ ندانی
هم بجمال و کمال و هم بجوابی
کس بپدر ماند اینچنین که تو مانی
هر که ترا دید سعد دولت پنداشت
گرچه نماندست وی تو دیر بمانی
آینه سعد دولت است جمالت
[...]
چندم پرسی مرا چرا رنجانی
حقا که تو حال من زمن به دانی!
بی اثر نعمت تو نیست دهانی
بی کمر خدمت تو نیست میانی
در ره تو چرخ کیست حلقه بگوشی
بر در تو عقل کیست بسته دهانی
چون تو نخیزد بروزگار کریمی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.