ای جمال تو رشک حورالعین
روح را کوی تست خلد برین
تا پدید آمد آفتاب رخت
شرمسارست آسمان ز زمین
گرچه زلف تو داده یاری کفر
روی خوب تو کرده پشتی دین
وصل ما خود کی اتفاق افتد
تو توانگر بحسن و من مسکین
دور خوبی چو روزگار گلست
تکیه بر نیکویی مکن چندین
در فراقت همی کنم بسخن
این دل بی قرار را تسکین
همچو خسرو که کرد روزی چند
بشکر دفع غصه شیرین
گر بگریم من از فراقت زار
ور بنالم من از جفات حزین
دل تهی می کنم ز غصه تو
هست اشکم بهانه یی رنگین
عاشق تو بخلق دل ندهد
میل نکند ملک بعجل سمین
چند گویی که هست جان و دلم
از جفای رقیب او غمگین
سر جور شکر فروشت نیست
ای مگس خیز و با شکر منشین
عشق در جان سیف فرغانیست
چون در اجزای خاک ماء معین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی معشوقش اشاره میکند و او را برتر از حورالعین میداند. او از روح و فضایی که معشوقش فراهم کرده سخن میگوید و ابراز میکند که آفتاب وجود او، آسمان را شرمنده میکند. شاعر به درد فراق و عشقش اشاره میکند و از بیقراری دل خود سخن میگوید. او در تلاش است تا دل خود را از غصه دور کند و به یاد معشوق اشک میریزد. در نهایت، او عشق را در وجود خود میبیند و میگوید که عشقش بینظیر است و جان و دلش تحت تأثیر جفای رقیب غمگین است. این اشعار حاکی از عمق احساسات و دلتنگی شاعر برای معشوقش است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو آنقدر بینظیر است که حتی حورالعین هم به آن حسادت میکند. روح من به قدری مجذوب توست که گویا در بهشت سیر میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که آفتاب طلوع میکند، آسمان به خاطر زیبایی زمین شرمنده میشود.
هوش مصنوعی: هرچند زلف تو به یاری آمده است، زیبایی چهرهات باعث شده تا دین در برابر کفر قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: این دو نفر به همدیگر محبت و عشق دارند، اما معلوم نیست که چه زمانی به هم خواهند رسید. یکی از آنها در زیبایی و جذابیت غنی است، در حالی که دیگری در عشق و احساسات خود فقیر است.
هوش مصنوعی: دوستی و خوبی مانند روزهای گل و سرسبز است، اما نباید به نیکی و خوبی تکیه و اعتماد زیادی کرد، زیرا ممکن است پایدار نباشند.
هوش مصنوعی: در غیبت تو، این دل نگران و بیقرار را با سخنان خود آرام میکنم.
هوش مصنوعی: همچون خسرو که برای غافل کردن خود از غم و اندوه، چند روزی را با شیرینی و لذت میگذراند.
هوش مصنوعی: اگر از دوری تو به شدت بگریم و دردی که دارم را با صدای بلند بیان کنم، آیا کسی به این اندوه من توجه خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: دل خود را از غم تو خالی میکنم، اشکم بهانهای برای رنگها و احساسات مختلف است.
هوش مصنوعی: عاشق تو به دیگران توجه نمیکند و دلخوشی از دنیا ندارد، حتی اگر به او قدرت و ثروت بسیاری هم داده شود.
هوش مصنوعی: چند بار باید بگویم که به خاطر ناملایمات و رفتارهای رقیب، روح و قلب من در ناراحتی است؟
هوش مصنوعی: مگس، تو که فقط برای بهرهبرداری از شکر آمدهای، به خاطر داشته باش که نمیتوانی در جایی که شکر به فروش میرسد بگویی که از آن بهرمند هستی. پس بهتر است دور شده و به جای نشستن بر روی شکر، به جای دیگری بروی.
هوش مصنوعی: عشق همچون آبی صاف و معین در وجود سیف فرغانی نهفته است، همانطور که آب در اجزای خاک وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهمه شهر بود ازو آذین
در بریشم چو کرم پیله زمین
باغبان! زیر سرو بن منشین
نه کجا سرو نیست نیست زمین
نه همه سایه زیر سرو بود
زیر شاخ سمن شو و بنشین
باغ تو پر درخت سایه ورست
[...]
مجلس است این مگر بهشت برین
که بنای بهشت است بر این
پیکر بومش از بدایع روم
نقش دیوارش از صنایع چین
این ز دلها همی زداید زنگ
[...]
قدحی نوش کرد شاه زمین
شاه محمود سیف دولت و دین
تا که نفس چو آب او شد پاک
شد متین شخص او چو کوه متین
نز پی علتی و رنجی خورد
[...]
ای جمال ترا کمال قرین
طوق طوع تو بر شهور و سنین
از یمین تو ملک برده یسار
به یسار تو دهر خورده یمین
هر کجا حزم تو فرود آید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.