درعشق دوست ازسر جان نیز بگذریم
دریک نفس زهر دو جهان نیز بگذریم
مالی کزو فقیر وغنی را توانگریست
درویش وار ازسر آن نیز بگذریم
گر دل چو دیگران نگرانی کند بغیر
درحال ازین دل نگران نیز بگذریم
قومی نشسته اند بر ای جنان وحور
برخیز تا زحور وجنان نیز بگذریم
ازلامکان گذشتن اگرچه نه کار ماست
گر لا مدد کند زمکان نیز بگذریم
هرچند ازمکان بزمانی توان گشت
وقتی بود که ما ز زمان نیز بگذریم
این عقل وبخت ازپی دنیا بود بکار
ازعقل پیرو بخت جوان نیز بگذریم
باشدکه باز همت ما پر برآورد
تا زین شکارگاه سگان نیز بگذریم
بیچاره سیف ذوق خموشی نیافتست
تا(خود)زنظم این سخنان نیز بگذریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.