ز کویی کآنچنان ماهی برآید
ز هر سو ناله و آهی برآید
بدولتخانه عشق تو هردم
گدایی در رود شاهی برآید
درین لشکر تو آن چابک سواری
که هردم گردت از راهی برآید
بگرد خرمن لطفت عجب نیست
که کار کوهی از کاهی برآید
بروزم بر نیاید آفتابی
نخسبم تا شبم ماهی برآید
همه شب بر درت بیدار باشم
مگر کارم سحرگاهی برآید
زلیخاوار جز مهرت نورزم
گرم صد یوسف از چاهی برآید
چو اندر دل فرود آمد غمت، جان
همی ترسم که ناگاهی برآید
چو آیینه بهرکس روی منما
مبادا کز دلم آهی برآید
بجای سیف فرغانیش بنشان
گرت چون او نکو خواهی برآید
زدم بر ملک وصل تو کزین کار
بترک مال یا جاهی برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و جذبه محبوبش اشاره میکند. او از حالتی میگوید که از هر سو ناله و آه به خاطر عشقش برمیخیزد و در درگاه عشق محبوب، او خود را گدایی میبیند که امید دارد روزی از لطف او بهرهمند شود. شاعر بر این نکته تأکید دارد که به دنبال محبوبش همواره بیدار و هوشیار است و هیچ وقت لحظهای را برای دیدارش از دست نمیدهد. او همچنین به معاناتی چون دلتنگی و ترس از ناگهانی به بیرون آمدن دردهای درونیاش اشاره دارد و میگوید تنها به خاطر عشق محبوبش به این دردها و حسرتها مبتلاست. شاعر در پایان بیان میکند که تنها عشق راستین او را راضی میکند و هیچ چیز دیگری برایش اهمیت ندارد.
هوش مصنوعی: از کوچهای که در آن ماهی چون ماهی درخشان ظاهر میشود، از هر طرف صدای ناله و آه شنیده میشود.
هوش مصنوعی: در کاخ عشق تو، هر لحظه، گداهای زیادی به سراغ میآیند که مانند شاهان رفتار میکنند و خود را در برابر عظمت تو نشان میدهند.
هوش مصنوعی: در این گروه، تو همچون سوار چابکی هستی که هر لحظه از راهی به سوی تو میآید.
هوش مصنوعی: به دور خرمن محبتت بچرخ، شگفتی نیست اگر از خاکی، کار بزرگی به وجود آید.
هوش مصنوعی: هرگز صبح روشنایی به من نمیرسد، تا زمانی که شب فرا برسد و ماه در آسمان نمایان شود.
هوش مصنوعی: من هر شب در درگاهت بیدار میمانم، به امید این که شاید در سحرگاه، کار من به نتیجه برسد.
هوش مصنوعی: اگر از عشق تو دور شوم، مانند زلیخا هیچ نور و روشنی برایم نخواهد بود، هرچند صد یوسف از چاه بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: وقتی غم تو در دل من ریشه میزند، میترسم که ناگهان دوباره به سراغم بیاید.
هوش مصنوعی: به مانند آینه، چهرهام را به کسی نشان نده. مبادا که از دل آزردهام آهی از سر غم بلند شود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی کسی همچون او خوب و نیکو باشد، باید به جای سلاح و قدرت، از دیگر ارزشها و ویژگیها استفاده کنی.
هوش مصنوعی: من در پی وصال تو هستم و این کار باعث میشود که یا مال و ثروت من از بین برود یا جاه و مقامم از دست برود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به سالی کی چنین ماهی برآید؟
وگر آید، ز چه گاهی برآید
ز رخسارش ز حسن جعد مشکین
کجا از تیره شب ماهی برآید؟
اگر آیینه حسن است روشن
[...]
بسالی کی چنان ماهی برآید
و گر آید ز خرگاهی بر آید
چون رخسارش ز چین جعد شبگون
کجا از تیره شب ماهی بر آید
اگر آئینه چینست رویش
[...]
چو بیخود از دلی آهی برآید
درون تیرگی ماهی برآید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.