ای که در باغ نکویی به تو نبود مانند
گل به رخسار نکو سرو به بالای بلند
هیچکس نیست ز خوبان جهان همچون تو
هرگز استاره به خورشید نباشد مانند
با وجود تو که هستی ز شکر شیرینتر
نیست حاجت که کس از مصر به روم آرد قند
کبر شاهانه تو شاخ امیدم بشکست
ناز مستانه تو بیخ قرارم برکند
ساقی عشق تو ما را به زبان شیرین
شربتی داد خوش و شورِ تو در ما افکند
عاشق روی تو از خلق بود بیگانه
مرد را عشق تو از خویش ببرد پیوند
در جهان گر نبود هیچکسی غم نخورد
زآنکه درویش تو نبود به کسی حاجتمند
گر بر او عرضه کنی هشت بهشت اندر وی
نکند بی تو قرار و نکندجز تو پسند
هر که را عشق تو بیمار کند جانش را
ندهد شهد، شفا و نکند زهر، گزند
دل او از غم تو تنگ نگردد زیرا
نیست ممکن که از آتش کند اندیشه سپند
دست تدبیر کسی پای گشاده نکند
چون دلی را سر گیسوی تو آرد در بند
هر چه غیر تو همه دشمن جانند مرا
چون منی چون شود از دوست به دشمن خرسند
سیف فرغانی بی روی تو در فصل بهار
خوش همی گرید چون ابر، تو چون گل میخند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید و وصف زیباییهای محبوب و عشق به او پرداخته است. شاعر محبوبش را از تمام خوبان عالم برتر میداند و به sweetness او در مقایسه با قند اشاره میکند. او در عشق خود دچار درد و شوق شده و بیان میکند که هیچ کس نمیتواند او را با این عشق خوشحال کند. شاعر به تأثیر عمیق عشق بر دل و جان اشاره میکند و میگوید که هیچ چیز دیگر برایش مطلوب نیست. حتی اگر به او بهترینیها پیشنهاد شود، بدون محبوب هیچگونه آرامشی نخواهد داشت. در نهایت، او عشق را چنان قوی و تسلطدهنده میداند که هیچ چیز نمیتواند جایگزین آن شود.
هوش مصنوعی: ای کسی که در باغ زیبایی مانند تو وجود ندارد، همچنان که گل به چهره زیبا و سرو به قامت بلند اشاره دارند.
هوش مصنوعی: هیچ کس در دنیا به خوبی تو وجود ندارد و هیچ ستارهای نمیتواند به خورشید شباهت داشته باشد.
هوش مصنوعی: وجود تو آنقدر شیرین و دلچسب است که هیچ نیازی به چیزی دیگر ندارم. مثل این است که هیچکس از مصر برای مردم روم قند نمیآورد، چرا که خود قند در وجود توست.
هوش مصنوعی: غرور سلطنتی تو باعث شد که امیدم از بین برود و ناز و عشوههای تو باعث شد که پایگاه اعتماد من از بین برود.
هوش مصنوعی: ای ساقی، عشق تو به ما شربتی با طعمی شیرین داد که شور و شادی آن در وجود ما جاری است.
هوش مصنوعی: عاشق زیبایی تو از دیگران جدا شده است؛ عشق تو آنچنان بر وجود مرد تأثیر گذاشته که او را از خانواده و خویش خود دور کرده است.
هوش مصنوعی: اگر در دنیا هیچ کسی نباشد، کسی غم نخواهد خورد؛ زیرا درویش تو هیچکس را نیازمند نمیبیند.
هوش مصنوعی: اگر به او هشت بهشت هم بدهی، بدون تو آرام نخواهد گرفت و هیچ چیز جز تو را نمیپسندد.
هوش مصنوعی: هر کس که عشق تو او را به بیماری دچار کند، جانش را نمیدهد و به او درمان و شفا نمیبخشد و آسیب و زهر را تحمل نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: دل او به خاطر غم تو تنگ نمیشود، چون امکانپذیر نیست که از آتش، درختی سبز و سرزنده رشد کند.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد با تدبیر خود بر اوضاع تسلط یابد، نمیتواند جلو برود. اما دلی که تحت تاثیر زیبایی و جذابیت تو قرار گیرد، به راحتی در خود را غرق میکند و میتواند به اسارت درآید.
هوش مصنوعی: هر چیزی غیر از تو برای من زیانآور و دشمن جان است. چگونه میتوانم خوشحال باشم از اینکه کسی که به دوست میماند، ناگهان به دشمن تبدیل شود؟
هوش مصنوعی: در فصل بهار، سیف فرغانی بدون حضور تو، مانند ابری غمگین اشک میریزد، در حالی که تو همچون گل درخشان و شاداب میخندی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شده چاکر آن درگه انبوه بلند
وز طمع مانده شب و روز بر آن در چو کلند
بر در میر تو، ای بیهده، بسته طمعی
از طمع صعبتر آن را که نه قید است و نه بند
شوم شاخی است طمع زی وی اندر منشین
[...]
اندرین شهر بسی ناکس برخاسته اند
همه خر طبع و همه احمق و بی دانش و دند
شمس تبریز! تو جانی و همه خلق تناند
پیش جان و تن تو صورت تنها چه تنند
برو ای زاهد مغرور و مده ما را پند
عاشقان را به خدا بخش ملامت تا چند
من دیوانه ز زنجیر نمیاندیشم
که کشیدهست مرا زلف مسلسل در بند
خسروان از پی نخجیر دوانند ولی
[...]
آن کداماند و کیاناند و کجا میباشند
کز خرد دور و برانگیخته با اوباشاند
گرچه آزرده و رنجور شود دلهاشان
از جفای دگران سینۀ کس نخراشند
برِ این کِشته گر ابلیس خورد گر آدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.