ای که شیرینی تو شور در آفاق افگند
حلقه زلف تو در گردنم انداخت کمند
هرچه معنیست اگر جمله مصور گردد
کس بمعنی و بصورت بتو نبود مانند
گر بتریاک وصالم برسانی باری
پیشتر زآنکه کند زهر فراق تو گزند
هرچه غیر تو اگر جمله درو پیوندد
عاشق روی تو با غیر نگیرد پیوند
عاشق از دادن جان بیم ندارد زیرا
نبود زنده دل عشق بجان حاجتمند
از هوای تو در آفاق بگردد چون باد
وز برای تو بر آتش بنشیند چو سپند
صحبت جورش اگر چند دهد آسان دست
هم قبولش نکند عاشق دشوار پسند
دوست گر عرضه کند ملک دو عالم بر تو
در دو عالم مشو از دوست بچیزی خرسند
تا تو در بند خودی دست نیابی بر دوست
دست در عشق زن و پای برآور زین بند
برو ای عاقل مغرور، مرا پند مده
زآنکه مجنون غم عشق نمی گیرد پند
سیف فرغانی در کوی ملامت نه پای
اینچنین معتکف کنج سلامت تا چند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعری میپردازد که عاشقانه به معشوق خود مینگرد. او از شیرینی عشق و تاثیر آن در زندگی سخن میگوید و به تمایز معشوقش با سایر معشوقها اشاره میکند. شاعر همچنین بیان میکند که عشق حقیقی با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست و عاشق برای رسیدن به محبوب خود هر چیزی را تحمل میکند. او به این نکته اشاره میکند که حتی اگر شرایط سختی پیش بیاید، عشق او نسبت به معشوقش تغییری نمیکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق و جنون در دنیای عاشق، هیچ پند و نصیحتی را قبول نمیکند. در انتها، شاعر پیامدهای عشق را به تصویر میکشد و در عین حال به کشف عمیقتر معنی عشق و وابستگی به معشوق میپردازد.
هوش مصنوعی: ای زیبایی که شیرینیات شعف و سرور را در جهان پراکنده کرده، حلقه زلف تو همچون دام، دور گردنم افتاده است.
هوش مصنوعی: اگر تمام معانی به تصویر کشیده شوند، هیچ کس نمیتواند آنها را به صورت و معنا به تو نشان دهد.
هوش مصنوعی: اگر تو به من تریاک وصال خود را برسانی، بهتر است زیرا جدایی و فراق تو میتواند آسیبهای بیشتری به من بزند.
هوش مصنوعی: هر چیزی غیر از تو اگر به هم وصل شود، دل عاشق تو هرگز به کسی غیر از تو وابسته نخواهد شد.
هوش مصنوعی: عاشق از جان دادن نمیترسد، چون کسی که دلش زنده به عشق است، همیشه در پی رسیدن به محبوبش است و برای او جانش را فدای عشق میکند.
هوش مصنوعی: در فضای اطراف تو مانند باد گردش میکند و برای تو به آرامی بر آتش نشسته و مانند دودی بالا میرود.
هوش مصنوعی: اگرچه گفتگوهای او ممکن است در ابتدا ساده و دلپذیر به نظر برسند، اما دل عاشق تنها چیزی را میپذیرد که مشکل و دشوار است.
هوش مصنوعی: اگر دوستت تمام نعمتهای دنیا را به تو پیشنهاد کند، هرگز به خاطر آن از دوستت دور نشو و به چیز دیگری راضی نشو.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دام خودخواهی گرفتار باشی، نمیتوانی به دوست واقعی دست یابی. بنابراین، به عشق ورزی بپرداز و از این قید و بند رها شو.
هوش مصنوعی: ای انسان باهوش و مغرور، نرو به من نصیحت کن. چون مجنون به خاطر عشق، هرگز از نصیحتها تاثیر نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: در کوچههای ملامت و سرزنش، چرا اینگونه در گوشهای از آرامش نشستهای و از خودت دور شدهای؟ این وضعیت را برای چه مدت دیگر ادامه خواهی داد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شده چاکر آن درگه انبوه بلند
وز طمع مانده شب و روز بر آن در چو کلند
بر در میر تو، ای بیهده، بسته طمعی
از طمع صعبتر آن را که نه قید است و نه بند
شوم شاخی است طمع زی وی اندر منشین
[...]
اندرین شهر بسی ناکس برخاسته اند
همه خر طبع و همه احمق و بی دانش و دند
شمس تبریز! تو جانی و همه خلق تناند
پیش جان و تن تو صورت تنها چه تنند
برو ای زاهد مغرور و مده ما را پند
عاشقان را به خدا بخش ملامت تا چند
من دیوانه ز زنجیر نمیاندیشم
که کشیدهست مرا زلف مسلسل در بند
خسروان از پی نخجیر دوانند ولی
[...]
آن کداماند و کیاناند و کجا میباشند
کز خرد دور و برانگیخته با اوباشاند
گرچه آزرده و رنجور شود دلهاشان
از جفای دگران سینۀ کس نخراشند
برِ این کِشته گر ابلیس خورد گر آدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.