جانم از عشقت پریشانی گرفت
کارم از هجر تو ویرانی گرفت
وصل تو دشوار یابد چون منی
مملکت نتوان بآسانی گرفت
گر سعادت یار باشد بنده را
سهل باشد ملک و سلطانی گرفت
دست در زلفت بنادانی زدم
مار را کودک بنادانی گرفت
دوست بی همت نگردد ملک کس
ملک بی شمشیر نتوانی گرفت
حسن رویت ای صنم آفاق را
راست چون دین مسلمانی گرفت
بر سر بالین عشاقت بشب
خواب چون بلبل سحرخوانی گرفت
گفتمت کامم بده، گفتی بطنز
من بدادم گر تو بتوانی گرفت
در بهای وصل اگر جان میخوهی
راضیم چون نرخش ارزانی گرفت
اینچنین ملکی که سلطان را نبود
چون تواند سیف فرغانی گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و جدایی صحبت میکند. شاعر از پریشانی و ویرانی که از دوری معشوقش به او دست داده، میگوید و بیان میکند که وصال معشوق برای او بسیار دشوار شده است. او معتقد است که اگر سعادت و خوشبختی یار باشد، دستیابی به قدرت و سلطنت آسان خواهد بود. همچنین، شاعر به زیبایی معشوقش اشاره میکند و میگوید که زیبایی او به اندازهای است که مانند دین مسلمانی ارزشمند است. او در انتها به مسأله عشق و فداکاری اشاره میکند و میخواهد که اگر جانش در بهای وصال به معشوق داده شود، راضی است.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که جانم آشفته شود و دوری تو زندگیام را خراب کرده است.
هوش مصنوعی: اگر کسی به عشق تو پیوند بخورد، به مانند من، به سختی میتواند به سرزمین تو دست یابد و تنها به آسانی نمیتواند آن را به دست آورد.
هوش مصنوعی: اگر خوشبختی دست بدهد، داشتن ملک و سلطنت برای بنده آسان خواهد بود.
هوش مصنوعی: دستم را در موهایت فرو بردم، اما نمیدانستم که مانند کودک، ماری را در دست گرفتم که به دور خود میچرخد.
هوش مصنوعی: دوستی که همت و اراده نداشته باشد، هیچ وقت به ارزش و مقام نخواهد رسید، و برای به دست آوردن قدرت و سلطنت، بدون تکیه بر نیروی جنگی و قدرت نمیتوان پیشرفت کرد.
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهات، ای معشوق، همچون اصول دین اسلام، سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: کنار تو خوابم را به مانند بلبلانی که در سحرگاه میخوانند، گذراندم.
هوش مصنوعی: گفتم به من چیزی که میخواهم را بده، گفتی به شوخی که اگر میتوانی، آن را بگیر.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر وصالی که میخواهی جان خود را بدهی، ما راضی هستیم؛ چون بهای این وصال بسیار کم است.
هوش مصنوعی: ملکی که برای سلطان هیچ ارزشی نداشته باشد، چگونه میتواند سیف فرغانی را به دست آورد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
او ز پیش شاه خود نانی گرفت
خود ز یک لقمه از آن جانی گرفت
طره ی سنبل پریشانی گرفت
لاله در دل داغ پنهانی گرفت
دیو اورنگ سلیمانی گرفت
کشور جم راه ویرانی گرفت
وای وای ایندل گرانجانی گرفت
این فرشته، خوی حیوانی گرفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.