در بیان تبدل از عالم بسط به عالم قبض و تنزل از ملک معنی بجهان صورت گوید:
وه! که این مطلب ندارد انتها
قصه را سر رشته شد از کف رها
وای وای ایندل گرانجانی گرفت
این فرشته، خوی حیوانی گرفت
آنکه پنهان بد مرا در تن چه شد؟
آن سخن گوی از زبان من چه شد؟
چون شد آن کز گوش میکرد استماع
وز لب من کف ز پای من سماع
من کیم؟ گردی ز خاک انگیخته
قالبی از آب و از گل ریخته
کوزهیی بنهاده در راه صبا
ای عجب آبی هدر خاکی هبا
من کیم؟ موجی ز دریا خاسته
قالبی افزوده روحی کاسته
عاجزی، محوی، عجولی، جاهلی
مضطری، ماتی، فضولی، کاهلی
نک حقیقت آمد و طی شد مجاز
شو خمش گوینده گفتن کرد ساز:
ای به حیرت مانده اندر شام داج
آفتاب آمد برون، اطفی السراج
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان تحول از عالم معنوی به عالم مادی و تغییرات آن اشاره دارد. شاعر به بررسی محدودیتهای انسانی و جهل خود میپردازد و از اینکه چگونه خوی حیوانی در وجودش ظهور میکند، ابراز نگرانی میکند. او به نوعی از خود سوال میکند که من کیستم، خلق و خویم چگونه است و در نهایت نشان میدهد که حقیقت فرایند زندگی بر مجاز و ظواهر غلبه دارد. در پایان، شاعر به روشنایی و حقیقت اشاره میکند که باید بر تاریکی و جهل غلبه کند.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که وجود به دو حالت مختلف تغییر میکند: یکی حالت گسترش و دیگری حالت فشردگی. همچنین از دنیای معنایی به دنیای ظاهری یا فیزیکی نزول میکند.
هوش مصنوعی: وای! که این موضوع هیچ پایانی ندارد، داستان از دستم خارج شده و کنترلش را از دست دادهام.
هوش مصنوعی: وای بر آن فردی که گرفتار شهوات شده و به جای ویژگیهای انسانی، خصوصیات حیوانی را در خود پرورش میدهد.
هوش مصنوعی: شخصی که ناگفتههای درونم را میدانست، حالا چه شده است؟ و آن کسی که از زبان من صحبت میکرد، کجاست؟
هوش مصنوعی: وقتی که شخصی با گوش خود به شنیدن صحبتهای من میپردازد و از لبان من، نغمهها و آوازها به وجود میآید.
هوش مصنوعی: من کی هستم؟ من تنها تودهای از خاک هستم که به شکل ظاهری در آمدهام و از آب و گل ساخته شدهام.
هوش مصنوعی: کوزهای در مسیر نسیم صبح قرار دارد و جای تعجب است که آبی که میتوانست در آن جمع شود، در خاک ریخته شده است.
هوش مصنوعی: من کیستم؟ من موجی هستم که از دریا برخواستهام، ظاهری دارم اما روحی از دست دادهام.
هوش مصنوعی: شما در وضعیت ناتوانی، گمراهی، شتابزدگی، نادانی و اضطراب هستید. همچنین در بلاتکلیفی به سر میبرید و بسیاری از کارها را بدون فکر انجام میدهید، و در عین حال تنبلی هم میکنید.
هوش مصنوعی: حقیقت به روشنی نمایان شد و ظاهرسازی و غیرواقعی بودن کنار رفت. پس هیچ نگو، زیرا گوینده به قدری میگوید که دیگر سخن گفتن بیفایده است.
هوش مصنوعی: ای کسی که در شگفتی به سر میبری، در شب تیرهای که همچون تاریکی است، اکنون خورشید بیرون آمد. چراغ را خاموش کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.