در دل همه شرک و روی بر خاک چه سود

با نفس پلید جامه پاک چه سود

زهرست گناه و توبه تریاک وی است ...

... او شاد به خصمش نوان زیرا که نبود در جهان

نفس پلید اندر امان روح مطهر سوخته

خورشید رایش را نگر باغ سخا را داده بر ...

... خود را به میان خلق زاهد کردن

با نفس پلید جامه پاک چه سود

... خود را بمیان خلق زاهد کردن

با نفس پلید و جامه پاک چه سود

... بر سر خصم سنان خواهم زد

تا که از وسوسه نفس پلید

نفس از سود و زیان خواهم زد ...

... هرکز نفسی پاک نیاید ز دلت بر

تا جان تو فرمانبر این نفس پلید است

تو خفته و همراه تو بس دور برفته است ...

... وز حرص همه مغز سرم می سوزد

چون پاک شود دلم چو این نفس پلید

هر لحظه به نوعی دگرم می سوزد

دل را که نه دنیا و نه دین می بینم

با نفس پلید همنشین می بینم

چون شیری شد مویم و در هر بن موی ...

در راه تعب ترک طرب باید کرد

وین نفس پلید را ادب باید کرد

ور در طلبی دریغ نیست ازگفتار ...

... امر ونهی و حق چوداری ای وحید

پس مرو بروایه نفس پلید

امر و نهی حق ز قرآن گوش دار ...

... ای غره به ظاهرت که آراسته ای

با نفس پلید جامه پاک چه سود

... محتسب عقل تو است دان که صفاتت بازار

وان دغل هست در او نفس پلید مکار

چون همه از کف او عاجز و مسکین گشتند ...

... پرده را بر دار و پرده ما مدر

باز خر ما را ازین نفس پلید

کاردش تا استخوان ما رسید ...

... لطف تو باید که گردد کار راست

باز خر ما را از این نفس پلید

کاردش تا استخوان ما رسید ...

... چون سگ که اوفتد به نمک زار دور نیست

نفس پلید پاک شود گر بشور عشق

بایدبلن ترانی صبح وصال ساخت ...

... هر چندکه زنده پاک و مرده ست پلید

این نفس پلید چون بمیرد پاک است

... می کند بد لیک با خود می کند

پروریدم این سگ نفس پلید

چون توانا شد مرا از هم درید ...

... رخت خود تا چشمه ی کوثر بکش

ای خدا فریاد از این نفس پلید

تا کجا آخر مرا خواهد کشید ...

... نی مزاج خویش را هر دم فروتر داشتن

ای زده دست طلب در دامن نفس پلید

بایدت آن دست را پیوسته بر سر داشتن ...

... بر جبینش یکی نشان بودی

کاش نفس پلید بهتان بند

چون سگان از پی ش دوان بودی ...