گنجور

 
۹۸۲۱

رهی معیری » غزلها - جلد اول » ترک خودپرستی کن

 

... نور صبحگاهی را بر جبین ما بینی

در مصاف مسکینان چرخ را زبون یابی

با شکوه درویشان شاه را گدا بینی ...

رهی معیری
 
۹۸۲۲

رهی معیری » غزلها - جلد اول » چشمهٔ نور

 

... خاکیم و دل آویزتر از بوی عبیریم

از نعره مستانه ما چرخ پر آواست

جوشنده چو بحریم و خروشنده چو شیریم ...

رهی معیری
 
۹۸۲۳

رهی معیری » غزلها - جلد سوم » غنچه پژمرده

 

... هرکه از سر بگذرد از فکر بالین فارغ است

چرخ غارت پیشه را با بی نوایان کار نیست

غنچه پژمرده از تاراج گلچین فارغ است ...

رهی معیری
 
۹۸۲۴

رهی معیری » غزلها - جلد سوم » فریاد بی‌اثر

 

... صبر از دل و تاثیر ز فریاد گریزد

گر چرخ دهد قوت پرواز رهی را

چون بوی گل از گلشن ایجاد گریزد

رهی معیری
 
۹۸۲۵

رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » گلبانگ رود

 

... بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب

فراز چرخ نیلی ناله مستانه ای دارد

دل از بام فلک دیگر نمی آید فرود امشب ...

رهی معیری
 
۹۸۲۶

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۱ - نیروی اشک

 

... در تیره شامی از بر خورشید طلعتی

طبع هوا دژم بد و چرخ از فراز ابر

همچون حباب در دل دریای ظلمتی ...

رهی معیری
 
۹۸۲۷

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۷ - سرنوشت

 

اعرابی ای به دجله کنار از قضای چرخ

روزی به نیستانی شد ره سپر همی ...

... القصه گشت طعمه آن جانور همی

جادوی چرخ چون کند آهنگ جان تو

زاید بلا و حادثه از بحر و بر همی ...

رهی معیری
 
۹۸۲۸

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۱۹ - مطایبه (طبیب و بیطار)

 

عمری از جور چرخ مینارنگ

رنجه بودم ز رنج بیماری ...

رهی معیری
 
۹۸۲۹

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲۵ - چشم فیروزه‌گون

 

... در انگشتری داشت فیروزه ای

که هم رنگ آن چرخ مینا نداشت

همه خیره در جلوه و رنگ او ...

رهی معیری
 
۹۸۳۰

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۳۳ - بزم زهره

 

تو ای آتشین زهره کز تابناکی

فروزان کنی بزم چرخ کهن را

برون افکنی از پی دل فریبی ...

رهی معیری
 
 
۱
۴۹۰
۴۹۱
۴۹۲