بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳
... نقش پا کی کند از خاک تهی پهلو را
هدف مقصد ما سخت بلند افتاده ست
باید از عجزکمان کرد خم بازو را ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰
... گوهر به سوزن نگه واپسین گشا
بیدل به هرچه عزم کنی وصل مقصد است
اینجا نشانه هاست تو شست ازکمین گشا
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴
... هرجا به خود رسیدیم زین بیشتر ندیدیم
که آثار مقصد از ما می جست مقصد ما
تجدید رنج هستی بر یک وتیره نگذاشت ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹
... بسکه می بالد شکست دل زره پوشیم ما
راه مقصد جزبه سعی ناله نتوان کرد طی
چون جرس بیدرد هم ای کاش بخروشیم ما ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰
... بیدل هجوم گریه ما را سبب مپرس
بی مقصد است کوشش اشک روان ما
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷
... می توان صد بوسه لذت بردن از دشنام ها
چون خط پرگار اگر مقصد دلیل عجز نیست
پای آغاز از چه می بوسد سرانجام ها ...
... همچو پیک عمر باید از نفس زد گام ها
مقصد وحشت خرامان نفس فهمیدنی ست
بی سراغی نیستند این بوی گل احرام ها ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵
... در آن محفل که رسوایی دهد کام دل عاشق
چو گل دامان مقصد جوشد از چاک گریبان ها
به فکر تازه گویان گر خیالم پرتو اندازد ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳
... هرگزبه هیچ جا نکند لنگرآفتاب
مقصد ز بس گم است درین تیرگی سواد
شبگیر می کند ته خاک اکثر آفتاب ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸
... کس چه بندد طرف مستی زین پری مینا شراب
مقصد حیرت خرام اشک بیتابم مپرس
نشیه بیرون تاز ادراک است و خون پیما شراب ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳
به وصول مقصد عافیت نه دلیل جو نه عصا طلب
تو زاشک آن همه کم نه ای قدمی زآبله پا طلب ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱
... عشق دوراست ازتسلی ورنه مجنون مرا
نقش پای ناقه هم آیینه مقصد نماست
طره اوبسکه در خون دل ما غوطه زد ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴
... هر گره در کوچه نی ناله ای را نقش پاست
عاجزی را پیشوای سعی مقصد کرده ایم
بیشترنقش قدم ما را به منزل رهنماست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱
... بیدل از توصیف زلف و کاکل این گل رخان
مقصد ما طوق گردن مدعا زنجیر پاست
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۸
... جز اینقدرکه همه سرکشی دو تا اینجاست
دلیل مقصد ما بسکه ناتوانی بود
به هرکجاکه رسیدیم گفت جا اینجاست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹
... طراوت رگ گل دام عشرت رنگ است
به وادیی که تحیر دلیل مقصد ماست
ز اشک تا به چکیدن هزار فرسنگ است ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱
... به صد گلشن دواندی ریشه وهم
نفهمیدی گل مقصد چه رنگ است
به حسن خلق خوبان دلشکارند ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۷
... مگر شکست به فریاد دل رسد ور نه
درای محمل مقصد نفس گداخته است
طلسم هستی بیدل که محو حسرت اوست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳
... که تا قدم زده ام پای بر دل افتادست
به قدر سعی دراز است راه مقصد ما
وگرنه در قدم عجز منزل افتادست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۱
... خانه آیینه قفلش آرزوی مشکلی ست
مقصد آرام است ای کوشش مکن آزار ما
بی دماغان طلب را جاده هم سر منزلی ست ...