گنجور

 
۴۳۸۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۳

 

... هوس در طبع تمکین مشربان شوخی نمی داند

چه امکان است بیدل موج در گوهر کند بازی

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۲

 

... که بود و کیست گر آغاز و انتها تو نباشی

غنای موج تلافیگرش بقای محیط است

نکشت عشق کسی را که خونبها تو نباشی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴۰

 

... استقامت نیست ساز کهنه دیوار جهد

عضو عضوت می زند موج زپا افتادگی

بی عرق یک سجده از پیشانی من گل نکرد ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۵

 

به وضع غربتم منظور بیتابی ست آرامی

ز موج گوهرم گرد یتیمی نیست بی دامی

دل مایوس ما را ای فلک بیکار نگذاری ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۸

 

... در دست فتنه دادند جام شراب نیمی

موج خجالت سرو پیداست از لب جو

کز شرم قامت او گردیده آب نیمی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۲

 

... طاووس کند گل مگسی را که برانی

ای موج گهر آب شو از ننگ فسردن

رفتند رفیقان و تو در ضبط عنانی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۶

 

... اگر مژگان گشودم چشم می پوشم به حیرانی

ندارد موج جز جوش محیط آیینه دیگر

ز جیبت سرکشم گر خود مرا از من نپو شانی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۷

 

... به کار عشق نظرکن شکست دل درباب

ز موج سیل عیانست حسن حیرانی

صداع هستی ما را علاج تسلیم است ...

... برون ز خویش روم تا رسم به عریانی

ندامتم ز تردد چو موج باز نداشت

کفی نسوده ام الا به ناپشیمانی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۸۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۸

 

... لباس بر تن آزادگان نمی زیبد

بس است جوهر شمشیر موج عریانی

گشاده رویی ارباب دستگاه مخواه ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۰

 

... مگر به گردش چشم این عنان بگردانی

مسیح موج زند تا تبسم آرایی

جنون بهارکند زلف اگر برافشانی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۱

 

... توان دست از دو عالم برد اگر باشد گریبانی

مگر از خود روم تا اشکی وآهی به موج آید

که چون شبنم نی ام سر تا قدم جز چشم حیرانی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۴

 

... به اسباب هوس مفریب شوق بی نیازم را

غرور موج بر خار و خس افشانده ست دامانی

سواد دشت امکان روشن ست از فکر خود بگذر ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۸

 

نمی دانم ز گلزارش چه گل چیده ست حیرانی

به چشمم می کند موج پر طاووس مژگانی

شوم محو فنا تا خاک آن ره بر سرم باشد ...

... کسی از انفعال جرم هستی بر نمی آید

محیط و قطره یک موجست در آلوده دامانی

ز تسکین مزاج عاشقان فارغ شو ای گردون ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۹

 

... به فالی گر فشاری دامن نمناک می بینی

هنوز از موج می بویی ندارد جام این محفل

خط پیمانه در اندیشه های تاک می بینی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۰

 

... دامن خود گرفته ام می نگرم تو می روی

موج نقاب حیرت است بر رخ اعتبار بحر

گرگهرم تو ساکنی ورگذرم تو می روی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۲

 

... آخر از این محیط خیالت گذشتن است

بیدل چرا چو موج گهر پل نمی شوی

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۴

 

... ندیده ست ازین بحر غیر از فسردن

به چشمی که موج گهر نیست راهی

یقین احتیاج دلایل ندارد ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰۱

 

... به صد انجمن من و ما سر و برگ ماست یکتا

همه موج یک محیطیم همه خلق یک خدایی

به محیط عشق یا رب به چه آبرو ببالیم ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱۵

 

... ز توسنی است که محتاج تازیانه برآیی

چو موج گوهر اگر بگذری ز فکر تردد

برون نرفته ازین بحر برکرانه برآیی ...

بیدل دهلوی
 
۴۴۰۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۱

 

... محیط ناز کانجا زورق دلهاست توفانی

حبابش گردش چشم است و موج ایمای ابرویی

خم هر سطر سنبل صد جنون آشفتگی دارد ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۶۳