بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۱
... بیدل از اظهار مطلب خون استغنا مریز
آبرو چون موج پیداکرد تیغ قاتلی ست
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۴
... که از وفا دل سخت شکرلبان خالی ست
گهر ز یأس کمر بر شکست موج نبست
دلی که پر شود از خود ز دشمنان خالی ست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۸
... برون آینه احتیاج پیدا نیست
چو موج اگر به شکستی رسی غنیمت دان
درین محیط که جز دست عجز بالا نیست ...
... که گفته است جهان آشیان عنقا نیست
اگر ز وهم برآیی چه موج و کو گرداب
جهان به خویش فرو رفته است دریا نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۱
... غرور شیوه اهل ادب نمی باشد
سری که موج گهر می کشد گریبانیست
قماش فهم نداریم ورنه خوبان را ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۴
... ای حباب از سادگی دست دعا بالا مکن
در محیط عشق جز موج خطر محراب نیست
برگ برگ این گلستان پرده دار غفلت است ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۵
... دیوانگان اسیر خم و پیچ وحشتند
قلاب ماهیان تو موج است شست نیست
دل صید شوق و دیده اسیر خیال توست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۶
... در زمین پست می سوزبم کانجا باد نیست
موج و کف مشکل که گردد محرم قعر محیط
عالمی بیتاب تحقیق است و استعداد نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۷
... یک قیامت از شکست رنگ برپاکردنی ست
بی نشانی می زند موج از طلسم کاینات
گر همه رنگ است هم پرواز عنقاکردنی ست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۰
بی ادب بنیاد هستی عافیت دربار نیست
غیرضبط خود شکست موج را معمارنیست
هرکس اینجاسودخوددر چشم پوشی دیده است ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۱
... آمد و رفت نفس دارد غبار حادثات
جز شکستن کاروان موج را در بار نیست
دل به ذوق وعده فرداست مغرور امل ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۸
... قدردان آفتاب امروز جز خفاش نیست
موج دریای تعین گر همین جوش من است
آنچه خلق آب بقا دارد گمان جز شاش نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵
... نفس از ضبط تپش معنی دل می بندد
گوهرآرایی این موج به خود درشکنی ست
صد قیامتکده در پرده حیرت داریم ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۷
... دیده هرگه مژه آورد به هم عالم نیست
چشم بر موج خطت دوختن از ساده دلی ست
رشته های رگ گل راگره شبنم نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۸
... مژه برهم زدن از دست تاسف کم نیست
موج در آب گهر آینه همواری ست
دل اگر جمع شود کار هوس در هم نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۷
... هوای عالم هستی همین غبار تو نیست
کدام موج درین بحر بی تردد ماند
به خود مناز ز جهدی که اختیار تو نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۰
... جهان جلوه ای و جلوه روبروی تو نیست
ز جوش بحر نواهاست در طبیعت موج
من وتویی همه آفاق غیرتوی تونیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۳
... یعنی پر شکسته به جایی رسنده نیست
عمری ست موج گوهر ما آرمیده است
نبض نگه به دیده حیران جهنده نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۵
... هیچ مضمونی درین صورت نفس فرسوده نیست
قطره ها از ضبط موج آیینه دارگوهرند
تا شود روشن که سعی خامشی بیهوده نیست ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۷
... پیکرخم گشته انشا می کند موی سفید
موج جوی شیر بی امداد آب تیشه نیست
از سرافتاده پا برجاست بنیادم چو شمع ...
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۲
... غیر دود آه حسرت ریشه این دانه نیست
اضطراب دل چو موج ازپیکر ما روشن است
طره آشفتگی را احتیاج شانه نیست ...