ساکنانی که جمله چون روحند
مرهم سینههای مجروحند
همه را درس، نقد ابجد عشق
همه را میل، سوی مقصد عشق
همه را گشته سر غیبی کشف
جان و تن کرده در بلایش وقف
لوح روحانیان ز بر دارند
پایه از مه بلندتر دارند
سرورانند بی کلاه و کمر
خسروانند بی سپاه و حشر
زده در رشتهٔ حقایق چنگ
فارغ از نفع نوش و ضر شرنگ
همه مست می وصال قدم
در روش یافته ثبات قدم
لطف ایزد به مجلس توفیق
باده شان داده از خم تحقیق
چون تو دیدی علو همّتشان
این همه کار و بار و عزتشان،
پس تو نیز از سر هوا برخیز
که هوا آتشی است بادانگیز
بیش ازین بر بروت خویش مخند
همچو مردان بیا میان بربند
خدمتش میکن از سر اخلاص
تا چو ایشان شوی توخاصالخاص
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.