گنجور

 
سنایی

از هوا و ز طبع در انسان

دعوت عقل پستر از همه دان

گر پس از جسم و جان درآید دین

در مراتب عجب چه داری این

دختر طفل را پی پیوند

اولش لعبتست و پس فرزند

نه درآید به وقت جنبش گُل

گربه در بانگ وانگهی بلبل

داند آنکش دلی خردمندست

که از این بانگ تا بدان چندست

فرق دانند مردمِ هشیار

بانگ خر ز ارغنون و موسیقار