سنایی
»
حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه
»
الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله
»
بخش ۱۸ - اندر مذمّت مال دوست
سفله چون خواند رو به مهمانش
پس چه نانش شکن چه دندانش
بر درِ کارگاه طبع لئیم
نز پی ایمنی که از سرِ بیم
گرچه زنجیر حلقه نپذیرد
سفله را در بزن که خود میرد
برده چون طاعت و دل و دینت
بادهٔ تلخ و عمر شیرینت
کوی پر دزد و خانه پر ز قماش
پاسبان را چه خوش بود خشخاش
طمع خلق و دلق پستی تست
زورق بحر زرق هستی تست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به ویژگیهای انسانی و اجتماعی افراد سفله و پست میپردازد. او اشاره میکند که سفلهها برای نان و دندان خود نیز مهمانان خود را با بدی و ناپاکی میپذیرند و در کارگاه طبع خود هیچ ایمنی نمییابند. هرچند که زنجیرها در اطراف آنها نیست، اما خودشان باعث مرگ و نابودی خویش میشوند. شاعر همچنین به این نکته تأکید میکند که چنین افراد سفله و پست، در پی طمع و دلقهای بیارزش خود هستند و در نهایت، زندگی شیرین را با میهای تلخ میگذرانند. در این اوضاع، پاسبانها نیز در برابر دزدیها و فساد، بیتحرک و ناراحت هستند. سخن شاعر، نقدی است بر سستی و پستی اخلاقی در جامعه.
هوش مصنوعی: وقتی آدم بیمقدار در مقابل مهمانش صحبت میکند، دیگر نباید نگران نان و دندانش باشد.
هوش مصنوعی: به درِ کارگاه شاعری که خودخواه است و احساساتش را به نمایش میگذارد نرو، چون نباید به دنبال حفظ امنیتی باشی که فقط از ترس ناشی میشود.
هوش مصنوعی: هر چند که زنجیر به دست افراد پست و بیارزش نمیافتد، اما اگر به آنها فشار بیاری، خودشان از بین میروند.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی به اطاعت و ایمان خود وفادار باشی، مانند بادهای تلخ که نوشیدنش دشوار است، اما عمر تو شیرین و خوش خواهد بود.
هوش مصنوعی: محل زندگی دزدها و خانهای که پر از کارگران است، برای پاسبان چقدر جذاب و دلانگیز خواهد بود!
هوش مصنوعی: طلب و آرزوی مردم و دلبستگیهای سطحی نشانهی پستی است، مانند قایقی در دریای فریب و نیرنگ زندگی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.