گنجور

 
سنایی

تا بشنیدم که گرمی از آتش تب

گرمی سوی دل بردم و سردی سوی لب

مرگست ندیمم از فراقت همه شب

تب با تو و مرگ با من این هست عجب

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode