قوله تعالی: حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ الآیة... بزبان اشارت محافظت اندر نماز آنست که چون بنده بحضرت نماز در آید، بهیبت درآید، و چون بیرون شود بتعظیم بیرون شود، و تا در نماز باشد به نعت ادب بود، تن بر ظاهر خدمت داشته و دل در حقائق وصلت بسته، و سر با روح مناجات آرام گرفته، المصلی یناجی ربه. بو بکر شبلی رحمة اللَّه گفت اگر مرا مخیر کنند میان آنک در نماز شوم یا در بهشت شوم، آن بهشت برین نماز اختیار نکنم، که آن بهشت اگر چند ناز و نعمت است، این نماز راز ولی نعمت است، آن نزهت گاه آب و گل است و این تماشاگاه جان و دل است، آن مرغ بریان است در روضه رضوان، و ابن روح و ریحان در بستان جانان.
تماشا را یکی بخرام در بستان آن جانان ببین در زیر پای خویش جان افشان آن جانان مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم از هیچ مقام آن نشان نداد که از نماز داد بآنچه گفت: «جعلت قرّة عینی فی الصلاة»
روشنایی چشم من از میان نواختها و نیکوئیها مشغولی بوی است و راز داری با وی.
اینک دل من تو در میانش بنگر
تا هست بجز تو هیچ مقصود دگر؟
مردی بود او را بو علی سیاه گفتندی، یگانه عصر خویش بود، هر گه کسی در پیش وی رفتی، گفتی، مردیام فارغ شغلی ندارم، روشنایی چشم من آنست که از مردان راه وی کسی را بینم یا با کسی حدیث وی میکنم.
با دل همه شب حدیث تو میگویم
بوی تو من از باد سحر میجویم.
عالم طریقت عبد اللَّه انصاری قدس اللَّه روحه گفت: الهی ای مهربان، فریادرس، عزیز آن کس، کش با تو یک نفس. بادا نفسی که درو نیامیزد کس، نفسی که آن را حجاب ناید از پس، رهی را آن یک نفس در دو جهان بس، ای پیش از هر روز و جدا از هر کس، رهی را درین سور هزار مطرب نه بس.
حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ الآیة... محافظت آنست که شخص در مقام خدمت راست دارد و دل در مقام حرمت، تا هم قیام ظاهر از روی صورت تمام بود، هم قیام باطن از روی صفت بجای بود. یکی در نماز امامی میکرد خواست تا صف راست کند، گفت استووا هنوز این سخن تمام نگفته بود که بیفتاده بود و بیهوش شده، پس گفتند او را که چه رسید ترا در آن حال؟ گفت نودیت فی سری هل استویت لی قطّ اول رکنی از ارکان نماز نیت است و معنی نیت قصد دل است، چون در نماز شود سه چیز اندر سه محل میباید تا ابتداء نماز وی بصفت شایستگی بود: اندر دست اشارت، و در زبان عبارت و در دل نیت، چنانستی که بنده در حال نیت میگوید درگاه مولی را قصد کردم و دنیا را با پس گذاشتم، پس اگر اندیشه دنیا به نگذارد و دل فانماز نه پردازد هم در رکن اول دروغ زن بود. حسن بن علی ع چون بدر مسجد رسیدی گفتی: «الهی ضیفک ببابک سائلک ببابک، عبدک ببابک، یا محسن قد اتاک المسیء، و قد امرت المحسن منا ان یتجاوز عن المسیء، فتجاوز قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم».
و آن دست برداشتن در نماز در حال تکبیر اشارتست باضطرار و افتقار بنده و شکستگی وی بحضرت مولی، چنانستی که میگوید انا غریق فی بحر المعاصی، فخذ بیدی. بار خدایا غریب مملکتم، افتاده در چاه معصیتم، غرق شده در دریای محنتم، درد دارم و دارو نمیدانم، یا میدانم و خوردن نمیتوانم، نه روی آنک نومید شوم، نه زهره آنک فراتر آیم.
قد تحیرت فیک خذ بیدی
یا دلیلا لمن تحیّر فیکا
گر کافرم ای دوست مسلمانم کن
مهجور توام بخوان و درمانم کن
گر در خور آن نیم که رویت بینم
باری بسر کوی تو قربانم کن
گفتهاند اول کسی که نماز بامداد کرد آدم بود ع. آن خواجه خاکی، آن بدیع قدرت و صنیع فطرت و نسیج ارادت، چون از آسمان بزمین آمد بآخر روز بود تا روشنایی روز میدید، لختی آرام داشت، چون آفتاب نهان شد دل آدم معدن اندهان شد.
شب آمد چو من سوگوار بغم
بجامه سیاه و بچهره دژم
آدم هرگز شب ندیده و مقاساة تاریکی و اندوه نکشیده بود، ناگاه آن ظلمت دید که بهمه عالم برسید، و خود غریب و رنجور و از جفت خود مهجور، در آن تاریکی که آه کردی، گه روی فراماه کردی، گه قصد مناجات درگاه کردی.
ذکر تو مرا مونس یارست بشب
وز ذکر توام هیچ نیاساید لب
اصل همه غریبان آدم بود، پیشین همه غمخواران آدم، نخستین همه گریندگان آدم بود، بنیاد دوستی در عالم آدم نهاد، آئین بیداری شب آدم نهاد، نوحه کردن از درد هجران و زاریدن به نیم شبان سنتی است که آدم نهاد، اندران شب گه نوحه کردی بزاری، گه بنالیدی از خواری، گه فریاد کردی، گه بزاری دوست را یاد کردی.
همه شب مردمان در خواب من بیدار چون باشم
غنوده هر کسی با یار من بی یار چون باشم
آخر چون نسیم سحر عاشق وار نفس بر زد و لشکر صبح کمین بر گشاد، و بانگ بر ظلمت شب زد، جبرئیل آمد ببشارت که یا آدم صبح آمد و صلح آمد، نور آمد و سرور آمد، روشنایی آمد و آشنایی آمد، برخیز ای آدم، و اندرین حال دو رکعت نماز کن، یکی شکر گذشتن شب هجرت و فرقت را، یکی شکر دمیدن صبح دولت و وصلت را! زبان حال میگوید.
وصل آمد و از بیم جدایی رستیم
با دلبر خود بکام دل بنشستیم
و اول کسی که نماز پیشین کرد ابراهیم خلیل بود صلع، آن گه که او را ذبح فرزند فرمودند، و در آن خواب او را نمودند، ابراهیم خود را فرمانبردار کرده، جان فرزند عزیز خود بحکم فرمان نثار کرده، و ملک العرش بفضل خود ندا کرده، و اسماعیل را فدا کرده، آن ساعة آفتاب از زوال در گذشته بود مراد خلیل تحقیق شد و خوابش تصدیق شد، خلیل در نگرست چهار حال دید در هر حال رفعتی و خلعتی یافتی، خلیل شکر را میان به بست و بخدمت حضرت پیوست، این چهار رکعت نماز بگزارد شکر آن چهار خلعت را، یکی شکر توفیق، دیگر شکر تصدیق، سدیگر شکر ندا، چهارم شکر فدا.
اول کسی که نماز دیگر گزارد چهار رکعت یونس پیغامبر بود صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: آن بنده نیک پسندیده در شکم ماهی و آن ماهی در شکم آن دیگر ماهی، در قعر آن دریای عمیق بفریاد آمده که لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ».
اینجا نکته شنو: یونس در شکم ماهی بزندان و مؤمن در شکم زمین، در آن لحد بزندان، مبارک باد آن مضجع، خوش باد آن مرقد، مصطفی میگوید «القبر روضة من ریاض الجنة» هر چند که زندانست اما مؤمن را چون بستانست، و در آن بسی روح و ریحان است. یونس در شکم ماهی در آن تاریکی و سیاهی، مؤمن در شکم زمین با نسیم انس و نور الهی، یونس را جگر ماهی آینه گشته تا بصفاء آن حیوانات دریا و عجائب صور ایشان میدید، مؤمن را دری از بهشت بر لحد وی گشاده تا بنور الهی حوراء و عینا و طوبی و زلفی بود. یونس را فرج آمد، و از فضل الهی وی را مدد آمد، از آن زندان بصحراء جهان آمد. آن ساعت وقت نماز دیگر آمد، یونس خود را دید از چهار تاریکی رسته، تاریکی زلت، تاریکی شب، تاریکی آب، تاریکی شکم ماهی، شکر گذاشتن این چهار تاریکی را چهار رکعت نماز کرد. اشارت است به بنده مؤمن که چهار ظلمت در پیش دارد: ظلمت معصیت، ظلمت لحد، ظلمت قیامت، ظلمت دوزخ، چون این چهار رکعت نماز بگزارد بهر رکعتی از یک ظلمت برهد. و اول کسی که نماز شام کرد عیسی مطهّر بود شخص پاک سرشت پاک طینت پاک فطرت که بی پدر در وجود آمد، و در شکم مادر توریة و انجیل بر خواند، و در گهواره سخن گفت. عجب آمد قومی را از اهل ضلالت، گفتند: فرزند بی پدر متصور نیست، حدوث ولد و وجود نسب بی دو آب متفرق جایز نیست. گفتند آنچه گفتند، و رفتند در راه ضلالت چنانک رفتند! و ثالث ثلاثة رقم کشیدند، جبرئیل آمد که یا عیسی قوم تو چنین گفتند، زمین میلرزد از گفت ایشان، خالق زمین و آسمان پاکست از گفت ایشان، آن ساعة وقت نماز شام بود، عیسی برخاست و بخدمت شتافت، و از اللَّه عفو و رحمت خواست، سه رکعت نماز کرد: بیک رکعت دعوی ربوبیت از خود دفع کرد، که تویی خداوند بزرگوار، منم بنده با جرم بسیار، دیگر رکعت نفی الوهیت بود از مادر، که تویی خدای جبار و مادرم ترا پرستار، سوم رکعت اقرار بود بوحدانیت کردگار، یگانه یکتای نامدار.
و اول کسی که نماز خفتن کرد چهار رکعت موسی کلیم بود، نواخته خالق بی عیب، مخصوص تحفه غیب، مزدور شعیب، چون اجلش با شعیب بسر آمد وز مدین بدر آمد، قصد مسکن و اندیشه وطن خویش کرد، چون منزل چند برفت شبی آمد. مرا در پیش شبی که دامن ظلمت در آفاق کشیده، و بادی عاصف برخاسته، و باران و رعد و برق در هم پیوسته، گرگ در گله افتاده و عیالش را درد زه خاسته، همه عالم از بهر وی بخروش آمده، دریا بجوش آمده، در آن شب همه آتشها در سنگ بمانده، و در همه عالم یک چراغ بر افروخته، موسی در آن حال فرو مانده، گه میخیزد و گه مینشیند، گه میخزد و گه میآرمد، و گه میگریزد، گه مقبوض و گه مبسوط، گه سر بر زانو نهاده، گه روی بر خاک بزاری، همی گوید:
بهر کویی مرا تا کی دوانی؟
ز هر زهری مرا تا کی چشانی؟
آری! در شب افروز را نهنگ جان ربای در پیش نهادند، و کعبه وصل را بادیه مردم خوار منزل ساختند، تا بی رنج کسی گنج ندید، و بی غصه محنت کسی بروز دولت نرسید. آخر نظری کرد بجانب طور، و بدید آن شعاع نور، و بشنید ندای خدای غفور، که إِنِّی أَنَا اللَّهُ موسی را چهار غم بود: غم عیال و فرزند و برادر و دشمن، فرمان آمد که یا موسی غم مخور و اندوه مبر، که رهاننده از غمان و باز برنده اندهان منم، موسی برخاست اندر آن ساعت و چهار رکعت نماز کرد، شکر آن چهار نعمت را. اشارتست به بنده مؤمن که چون این چهار رکعت نماز بگزارد بشرط وفا و صدق و صفا، شغل عیال و فرزند وی کفایت کند، و بر دشمن ظفر دهد و از غم و اندوهان برهاند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: آیات قرآن به اهمیت نماز و حفظ آن اشاره دارند و میگویند که هنگام نماز، فرد باید با هیبت و ادب در برابر خداوند قرار گیرد. در نماز، ظاهر و باطن باید هماهنگ باشد؛ بدن باید در حال خدمت و دل باید در حال ارتباط و مناجات با خداوند باشد. بزرگان دین مانند بُشْر شبلی و عبدالله انصاری به اهمیت نماز اشاره کردهاند و گفتهاند که ارزش نماز بسیار بیشتر از نعمتهای بهشتی است.
داستانهای مختلفی درباره پیشینیان و شخصیتهای دینی نظیر حضرت آدم، ابراهیم خلیل، یونس و عیسی نیز نقل شده که هر یک در شرایط سخت و دشوار نماز خواندهاند و از خداوند یاری خواستهاند. این حکایتها نشاندهنده جایگاه ویژه نماز در زندگی مؤمنان و ارتباط عمیق آنها با خداوند است.
نیت در نماز اهمیت ویژهای دارد و فرد باید با قصد و خلوص دل اقدام به نماز کند. بزرگان گفتهاند که نماز میتواند فرد را از غم و مشکلات رهایی بخشد و نور امید و رحمت را به دل او وارد کند. به همین دلیل، نماز به عنوان یک عمل عبادی با تأثیرات عمیق روحی و معنوی شناخته میشود.
هوش مصنوعی: حفظ بر نماز به معنای ورود به آن با توجه و احترام است. وقتی انسان به نماز میپردازد باید بداند که در چه جایگاهی قرار دارد و در حین نماز باید به آداب آن پایبند باشد. بدن باید در حالت خدمت باشد و دل باید به حقایق و ارتباط معنوی مشغول شود. انسان در نماز با پروردگارش صحبت میکند. ابوبکر شبلی میگوید که اگر به او اجازه داده شود میان برگزیدن نماز و رفتن به بهشت انتخاب کند، او نماز را انتخاب میکند، زیرا نماز ارتباطی ویژه و عمیق است و نمیتواند آن را با دنیاست که پر از لذت و نعمتهای ظاهری است، مقایسه کند. بهشت یک محیط زمینی است، در حالی که نماز مکانی برای تماشای روح و دل است.
هوش مصنوعی: به تماشا برو و در باغ آن محبوب ببین، زیر پای خودت جانهایی را که به خاطر آن محبوب، مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) فدای او شدهاند. او هیچ مقام و جایگاهی را نداشت که نماز را ترک کند و به این موضوع اشاره کرد که: «عشق من به نماز، مایه آرامش چشم من است.»
هوش مصنوعی: نور چشمان من ناشی از نواختها و زیباییهاست و من با آن پیوندی خاص و رازآلود دارم.
هوش مصنوعی: به دل من نگاه کن، که جز تو هیچ آرزویی در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: مردی به نام بو علی سیاه وجود داشت که در زمان خود بیهمتا بود. هر وقت کسی به حضور او میرفت، او میگفت: "من مردی هستم که از کارهای دنیوی خالی هستم و روشنایی چشم من تنها در دیدن مردان راه و یا در گفتوگو با آنهاست."
هوش مصنوعی: من تمام شب را در دل از تو صحبت میکنم و بوی تو را از نسیم صبح میگیرد.
هوش مصنوعی: ای خداوند مهربان و فریادرس، تو عزیز کسی هستی که یک نفس با تو میکشد. باشد که نفسی که در آن هیچ کس دخالت نکند و از حجابها دور باشد، برای راهی کافی باشد. ای آنکه پیش از هر روزی و جدا از هر کسی، برای راهی در این دنیا هزاران لذت کافی نیست.
هوش مصنوعی: مراقبت از نماز به این معناست که فرد در مقام خدمت خود را درست و با دل پاک به عبادت بپردازد، تا هم ظاهر نماز بهدرستی انجام شود و هم باطن آن با نیت خالص همراه باشد. در داستانی آمده که شخصی در نماز پیش نماز که خواست صفها را مرتب کند، به او گفت «استووا» و هنوز صحبتش تمام نشده بود که غش کرد. وقتی از او پرسیدند چه مشکلی برایت پیش آمد، گفت: «دلم نیت کرده بود که آیا برایم درست ایستادهاید یا نه!» نیت به معنی قصد قلبی است و در نماز باید سه چیز بهدرستی وجود داشته باشد: اشاره دست، عبارت زبانی و نیت در قلب. وقتی فرد در حالت نیت میگوید که به درگاه خداوند قصد کرده و دنیا را پشت سر گذاشته است، اگر فکر دنیا او را فراموش کند و دلش به نماز نپردازد، در واقع در رکن اول دچار دروغ شده است. حسن بن علی (ع) زمانی که به مسجد رسید، دعا کرد: «خداوندا، مهمان تو در درگاهت از تو سوال میکند. بنده تو هستم و به تو پناه میآورم. ای نیکوکار، گناهکار به تو آمده و تو به محسنین دستور دادهای که از گناهکاران بگذری. پس ای کریم، بدیهای من را با خوبیهایت بپوشان.»
هوش مصنوعی: در نماز، رها کردن دستها در حال تکبیر نماد اضطرار و نیاز بنده به خداوند و احساس شکست او در برابر مولایش است. بنده مانند کسی است که میگوید: «من غرق در دریاهای معصیت هستم، لطفاً دست مرا بگیر.» ای پروردگار، من غریبهای در سرزمین خود هستم، در چاه معصیت افتاده و در دریای مشکلات غرق شدهام. درد دارم و نمیدانم چگونه درمان شوم، یا اگر هم بدانم، نمیتوانم بخورم. نه امیدی دارم که ناامید شوم و نه جرأت دارم که فراتر از این وضعیت بروم.
هوش مصنوعی: در تو حیران و سرگردان شدم، ای راهنما، دستم را بگیر تا برای کسی که در عشق تو حیران است، راهی نشان دهی.
هوش مصنوعی: ای دوست، اگر من کافر هستم، مرا مسلمان کن. من از تو دورم، پس با دعای خود به من کمک کن و درمانم کن.
هوش مصنوعی: اگر لیاقت دیدن روی تو را داشته باشم، پس مرا به قربانگاه عشق تو ببر.
هوش مصنوعی: گفتهاند که نخستین کسی که نماز صبح را خواند، آدم(ع) بود. او که از خاک آفریده شده و نماد قدرت و آفرینش است، وقتی از آسمان به زمین آمد، تا پایان روز را در روشنی دید و مدتی آرامش داشت. اما زمانی که خورشید غروب کرد، دل آدم پر از اندوه و غم شد.
هوش مصنوعی: شب فرا رسید و من غمگین و سوگوار، در لباس سیاه و چهرهای غمناک نشستم.
هوش مصنوعی: آدم هرگز تجربه شب را نداشته و در تاریکی و غم نزیسته بود، ناگهان همان ظلمتی را دید که همه جا را فراگرفته بود. او خود را غریب و رنجور و دور از همراهش احساس میکرد، در این تاریکی که به آن آه میکشید، گاهی به افق بالا نگاه میکرد و گاهی در پی مناجات و دعا به درگاه خداوند میرفت.
هوش مصنوعی: ذکر نام تو در شب، مونس و همراه من است و از یاد تو، لبهایم هیچگاه آرام نمیگیرند.
هوش مصنوعی: همه غریبان انسان هستند و آدم، نخستین کسی بود که برای دیگران غمخوار و دلسوز شد. او اولین کسی بود که به خاطر دیگران گریست. پایهگذار دوستیها در میان انسانها او بود و شب بیداری را به عنوان یک سنت در میان آدمها به وجود آورد. نوحهخوانی به خاطر درد جدایی و زاری کردن در نیمههای شب، سنتی است که آموخت. در آن شب، او گاهی میگریست، گاهی از دلتنگی نالیده و گاه فریاد میکشید و دوستانش را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: تمام شب مردم در خوابند و من بیدارم. وقتی که من خوابیدهام، هر کسی با یار خود است و من بدون یار هستم.
هوش مصنوعی: وقتی که نسیم صبحگاهی با لطافت و عشق وزید و صبح با همه زیباییهایش نمایان شد، و صدای سپیدهدم بر تاریکی شب طنین انداخت، جبرئیل آمد تا بشارت دهد: ای آدم، صبح سر رسیده، صلح برقرار شده، نور و شادی آمده، روشنایی و آشنایی آمده است. برخیز و در این لحظه دو رکعت نماز بخوان: یکی برای شکرگزاری از گذراندن شب هجرت و جدایی، و دیگری برای شکرگزاری به خاطر دمیدن صبح و وصال.
هوش مصنوعی: به ملاقات محبوب رسیدیم و از ترس جدایی آزاد شدیم. با دلبر خود به آرامش نشستیم و از زندگی لذت بردیم.
هوش مصنوعی: اولین کسی که نماز پیشین را اقامه کرد، ابراهیم خلیل بود، زمانی که در خواب دید که فرمان ذبح فرزندش به او داده شده است. او با کمال فرمانبرداری و با قلبی سرشار از ایمان، جان فرزند گرامیاش را در راه فرمان الهی تقدیم کرد و در این لحظه، صدایی از عرش به او رسید که او را تسلی داد. همچنین، در آن لحظه، خورشید از زوال گذشته بود و رؤیای ابراهیم به حقیقت پیوسته بود. او در آن حال چهار وضعیت را مشاهده کرد که در هر یک برکاتی و نشانههایی دریافت کرد. ابراهیم با شکرگزاری به خدمت خداوند مشغول شد و چهار رکعت نماز به عنوان شکرگزاری برای آن چهار نعمت به جا آورد: یکی شکر به خاطر توفیق، دیگری شکر به خاطر تصدیق، سوم شکر به خاطر ندا و چهارم شکر به خاطر فدای فرزندش.
هوش مصنوعی: نخستین کسی که به نماز خواندن روی آورد، یونس پیامبر بود که در دل ماهی گرفتار شده بود. او در عمق دریا و در دل آن ماهی، به فریاد آمد و گفت: «خدایا، جز تو معبودی نیست، تو پاک و من از ستمکاران بودم».
هوش مصنوعی: در این متن به معنای عمیق زندگی و امتحانات انسانها پرداخته شده است. یونس در شکم ماهی و مؤمن در دل زمین تصویر شدهاند. یونس در تاریکیهای زیر آب، زیبایی و شگفتیهای دنیای زیر دریا را میبیند، در حالی که مؤمن با نور و نسیم الهی در دل زمین مواجه است. هر دو به نوعی از زندان خارج میشوند؛ یونس از ماهی و مؤمن از زمین، و این نشاندهنده ارتباط نزدیک میان خداوند و بندگانش است. یونس پس از رهایی از تاریکیها، برای شکرگزاری نماز میخواند که یادآور چهار ظلمت انسانی یعنی معصیت، مرگ، قیامت و جهنم است. هر رکعت نماز او نشاندهنده رهایی از یک ظلمت است. عیسی نیز به عنوان شخص پاک و بیپدر، در میان قضاوتهای نادرست مردم، نمازی میخواند که در آن بر پاکی و یگانگی خداوند تاکید میکند. او هر رکعت خود را به گونهای به درگاه خداوند عرضه میدارد که در آن به زلالی و عظمت پروردگار اشاره دارد. در نهایت، این متن به اهمیت ایمان و قدرت الهی و نقش نماز در زندگی انسانی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اولین کسی که نماز شب را خواند، موسی کلیم بود. او با نواهایی از خالق بینقص، که مخصوص هدایتی از عالم غیب بوده، به عبادت مشغول شد. وقتی زندگیاش در مدین به پایان رسید و از آنجا خارج شد، به سوی وطن و مکان مورد نظرش حرکت کرد. پس از گذشت چند منزل، شبی در راه فرود آمد. شبی که ظلمت تمامی مکانها را پوشانده، بادی طوفانی در حال وزیدن بوده و باران و رعد و برق به هم پیوسته بودند. در آن شب گرگها به گلهها حمله ور شدند و خانوادهاش در حال درد و رنج بودند. همه جهان به خاطر او به صدا درآمده و دریا به جوش آمد. در آن شب، همه آتشها در دل سنگها خاموش شده بودند و تنها یک چراغ در سراسر دنیا روشن بود. موسی در آن وضعیت دچار حیرت و سرگردانی شده بود و مدام در حال تغییر حالت و موقعیت بود؛ گاه برمیخاست و گاه مینشست، گاه خزیده و گاه به جلو میدوید، از حالتی به حالتی دیگر میافتاد و در نهایت، همواره با دل مشغولیهایش در حال گفتگو با پروردگارش بود.
هوش مصنوعی: تا کی باید در کوی عشق بدوم و پیگیری کنم؟ تا کی باید به من طعم هر زهر و تلخی را بچشانی؟
هوش مصنوعی: بله! در شب، نهنگ جانربا به افروز نزدیک شد و عربها کعبه وصال را در مکانی ناپسند قرار دادند، تا هیچ کس بدون زحمت به گنجی نرسد و بدون رنج محنت، کسی به مقامی نرسد. در نهایت، نظرش به سمت کوه طور افتاد و آن نور را دید و صدای خداوند مهربان را شنید که فرمود: "من خدا هستم." موسی چهار غم داشت: غم خانواده، فرزند، برادر و دشمن. فرمان رسید که ای موسی، غم و اندوه نداشته باش، زیرا من آن کس هستم که از غمها رها میکنم و اندوهها را برطرف میسازم. موسی در همان لحظه برخاست و چهار رکعت نماز خواند تا شکرگزار آن چهار نعمت باشد. این اشارهای است به مؤمنانی که با نیت پاک و صداقت این چهار رکعت نماز را بخوانند، که نیازهای خانواده و فرزندانشان برآورده شود و بر دشمن پیروز شوند و از غم و اندوه رهایی یابند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.