سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸ دیده ز فراق تو زیان میبیند بر چهره ز خون دل نشان میبیند با این همه من ز دیده ناخشنودم تا بی رخ تو چرا جهان میبیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد فراق معشوق شکایت میکند و به این موضوع اشاره میکند که چشمانش از نبود او رنج میکشند و آثار غم دلش را بر چهرهاش میبیند. با این حال، او از این وضعیت ناراحت است زیرا نمیخواهد با وجود غیبت معشوق به دنیا نگاه کند.
هوش مصنوعی: چشم از دوری تو آسیب میبیند و بر چهرهام آثار دلشکستگی نمایان است.
هوش مصنوعی: با وجود همه چیز، من از دیدن احساس رضایت ندارم، زیرا تا زمانی که تو را نمیبینم، چرا دنیا را تماشا کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیده ز فراق تو زیان می بیند
بر چهره زخون دل نشان می بیند
با این همه من زدیده ناخشنودم
تا بی رخ تو چرا جهان می بیند
مسکین دلم از هجر تو آن می بیند
کز زندگی خویش زیان می بیند
در مردمک دیده من نور مباد
گر بی تو دو چشم من جهان می بیند
عارف به دل ذره جهان میبیند
آنجا مه و مهر و کهکشان میبیند
کوری بنگر که چشم دانشور عصر
دست و سر کشتگان در آن میبیند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.