گنجور

 
 
 
سنایی

دیده ز فراق تو زیان می‌بیند

بر چهره ز خون دل نشان می‌بیند

با این همه من ز دیده ناخشنودم

تا بی رخ تو چرا جهان می‌بیند

کمال‌الدین اسماعیل

دیده ز فراق تو زیان می بیند

بر چهره زخون دل نشان می بیند

با این همه من زدیده ناخشنودم

تا بی رخ تو چرا جهان می بیند

مجد همگر

مسکین دلم از هجر تو آن می بیند

کز زندگی خویش زیان می بیند

در مردمک دیده من نور مباد

گر بی تو دو چشم من جهان می بیند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه