سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸

دیده ز فراق تو زیان می‌بیند

بر چهره ز خون دل نشان می‌بیند

با این همه من ز دیده ناخشنودم

تا بی رخ تو چرا جهان می‌بیند