گنجور

 
سنایی

تا در چشمم نشسته بودی در تاب

پیوسته همی بریختی در خوشاب

و اکنون که برون شدی برستم ز عذاب

چون دیده ز خس برست کم ریزد آب

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode