گنجور

 
سنایی

اندر همه عمر من بسی وقت صبوح

آمد بر من خیال آن راحت روح

پرسید ز من که چون شدی تو مجروح

گفتم ز وصال تو همین بود فتوح

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode