گنجور

 
سنایی

شماره ۱ - افگنده در شور و شغب جان و دل عشاق را: ای کودک زیبا سلب سیمین بر و بیجاده لب

شماره ۲ - از من جدا شد ناگهان بر من جهان شد چون قفس: المستغاث ای ساربان چون کار من آمد به جان

شماره ۳ - در مدح خواجه حکیم حسن اسعد غزنوی: حادثه چرخ بین فایده روزگار