شمارهٔ ۷۱
ای سنایی کسی به جد و به جهد
سر گری را سخنسرای کند
یا کسی در هوا به زور و به قهر
پشه را با شه یا همای کند
من چو چنگش به چنگ و طرفهتر آنک
او ز من ناله همچو نای کند
باز رفتن بر اشترست ولیک
نالهٔ بیهده درای کند
نه شکرخای نیست در عالم
که کسی یار چرم خای کند
لاجرم دل بسوخت گر او را
دل همی نام دلربای کند
کافر ار سوخته شود چه عجب
چون همی نام بت خدای کند
پس چو دون پروریست پیشهٔ او
ز چه رو او سوی تو رای کند
کانچه خلقان به زیر پای کنند
او همی بر کنار جای کند
کی سر صحبت سران دارد
آنکه پیوسته کار پای کند
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...