شمارهٔ ۱۹۱
خود درشتی گر ببیند کور چشم و کور دل
خواه با او مردمی کن خواه با او کژدمی
هر که از بیچشم دارد مردمی و شرم چشم
همچنان باشد که دارد چشم ز ارزن گندمی
مردمی کردن کی آید از خری کز روی طبع
چشم او بیمردمست و جسم او بیمردمی
خود درشتی گر ببیند کور چشم و کور دل
خواه با او مردمی کن خواه با او کژدمی
هر که از بیچشم دارد مردمی و شرم چشم
همچنان باشد که دارد چشم ز ارزن گندمی
مردمی کردن کی آید از خری کز روی طبع
چشم او بیمردمست و جسم او بیمردمی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...