چه خواهی کرد قرایی و طامات
تماشا کرد خواهی در خرابات
زمانی با غریبان نرد بازم
زمانی گرد سازم با لباسات
گهی شه رخ نهم بر نطع شطرنج
گهی شه پیل خواهم گاه شهمات
گهی همچون لبک در نالش آیم
گهی با ساتکینی در مناجات
گهی رخ را نهاده بر زمین پست
گهی نعره کشیده در سماوات
چنان گشتم ز مستی و خرابی
که نشناسم عبارات از اشارات
نه مطرب را شناسم از موذن
نه دستان را شناسم از تحیات
شنیدم من که شاهی بنده را گفت
که تو عبد منی پیش آر حاجات
همی گفت ای سنایی توبه ننیوش
که من باشم بپاهم در مناجات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حال خود در اوج مستی و خرابی سخن میگوید. او در حالتی بین دو دنیا و دو نوع زندگی قرار دارد؛ گاه با غریبان بازی میکند و گاه با فرزندان دست به ساز و نوا میزند. او توصیف میکند که چگونه گاهی با نرمی و گاهی با شدت به راز و نیاز میپردازد. شاعر از سرمست بودن خود صحبت کرده و میگوید که در این حالت نمیتواند بین امور مختلفی که در اطرافش میگذرد تمایز قائل شود. او به اشارههای دینی و روحانی نیز اشاره میکند و از گفتگوی شاهی با خودش سخن میگوید که او را به توبه و دعا دعوت میکند. در نهایت، شاعر در خاصیت مستی و حیرت خود غرق شده و در جستجوی حقیقت و معنای عمیقتری از زندگی است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در زندگی به تماشای شلوغیها و دسیسهها بپردازی، باید با واقعیتها و مشکلات برخورد کنی.
هوش مصنوعی: زمانی با بیگانگان بازی میکنم و زمانی دیگر با دوستانم در جمع و با لباسهای زیبا وقت میگذرانم.
هوش مصنوعی: گاهی شاه را بر صفحه شطرنج قرار میدهم و گاهی میخواهم او را مانند یک فیل به کار بگیرم؛ گاهی نیز حرکت شطرنجی میکنم.
هوش مصنوعی: گاهی همچون بلبل با نالهای دلانگیز به سراغ تو میآیم و گاهی با آرامش و سکوت در راز و نیاز به تو میپردازم.
هوش مصنوعی: گاهی چهره خود را بر زمین کج میکند و گاهی در آسمان فریاد میزند.
هوش مصنوعی: به قدری مست و به هم ریخته شدم که دیگر نمیتوانم کلمات را از نشانهها تشخیص دهم.
هوش مصنوعی: من نه مطرب را از موذن تشخیص میدهم و نه میتوانم دستان را از سلام و تحیت بشناسم.
هوش مصنوعی: شنیدم که شاه به بندهای گفت: تو در برابر من بنده هستی، نیازهایت را پیش بیاور.
هوش مصنوعی: سنایی میگوید: ای سنایی، توبه نکن که من در مناجات و دعا با تو هستم و حواسم به تو هست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ته که ناخواندهای علم سماوات
ته که نابردهای ره در خرابات
ته که سود و زیان خود ندانی
به یاران کی رسی هیهات هیهات
هر آن روزی که باشم در خرابات
همی نالم چو موسی در مناجات
خوشا روزی که در مستی گذارم
مبارک باشدم ایام و ساعات
مرا بی خویشتن بهتر که باشم
[...]
هم از قبله سخن گوید هم از لات
همش کعبه خزینه، هم خرابات
سحرگاهی شدم سوی خرابات
که رندان را کنم دعوت به طامات
عصا اندر کف و سجاده بر دوش
که هستم زاهدی صاحب کرامات
خراباتی مرا گفتا که ای شیخ
[...]
بده یک جام ای پیر خرابات
مگو فردا که فی التأخیر آفات
به جای باده درده خون فرعون
که آمد موسی جانم به میقات
شراب ما ز خون خصم باشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.