|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و دلدادگی خود اشاره میکند و از عزم خود برای گذشتن از خطرات و چالشها سخن میگوید. او میخواهد با صدای عاشقانهاش همه را از حال خود آگاه کند و شاید برای رسیدن به معشوق، هرگونه فداکاری و خصومتی را تحمل کند. شاعر در این میان، آرزوی وصال معشوق را دارد و حاضر است برای این عشق، همه چیز را نادیده بگیرد.
هوش مصنوعی: یک روز، بهطور بیپروا و بدون ترس، جان و دل خود را فدای عشق تو میکنم و با شهامت به کنار کوی تو میروم.
هوش مصنوعی: عاشقانه فریاد بزنم در دل کوهها و حال و احوال خود را برای همه جهان بگویم.
هوش مصنوعی: من از او جدا میشوم و به خاطر این دشمنی، در شهر حماسهای به راه میاندازم و همه چیز را دگرگون میکنم.
هوش مصنوعی: یا به آرزوی وصال محبوب دست پیدا کنم و تاج خوشبختی بر سر بگذارم، یا اگر نتوانم، حاضرم جان خود را فدای عشق کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تاذکر همتت به جهان در سمر کنم
گوش فلک ز مدحت تو پر گهر کنم
نی پای آن که از سر کویت سفر کنم
نی دست آنکه دست به زلف تو در کنم
چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش
ممکن نشد که لوح صبوری ز بر کنم
ماهی متاع صبر کنم جمع و ز آب چشم
[...]
روزی کزین سراچه سفلی گذر کنم
وانگه به سوی عالم علوی سفر کنم
کرّوبیان عرش و مقیمان قدس را
از درد خویش و حسن تو یک یک خبر کنم
از گریه فرش را همه در موج خون کشم
[...]
گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم
دزدیده در جمال رخ او نظر کنم
دلبر اگرچه از من بیچاره غافلست
او را ز حال زار دل خود خبر کنم
باشد که پای بوس زنم افتد اتّفاق
[...]
حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم
وانگه بگریه افتم و از دل به در کنم
مست از می خیال توام آنچنان که نیست
پروا که با تو نیز سخن یا نظر کنم
تو مست جام غیری و مهمان دیگری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.