گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

چاک زد جان پدر دست صبا دامن گل

خیز تا هر دو خرامیم به پیرامن گل

تیره شد ابر چو زلفین تو بر چهرهٔ رخ

تا بیاراست چو روی تو رخ روشن گل

همه شب فاخته تا روز همی گرید زار

ز غم گل چو من از عشق تو ای خرمن گل

زان که گل بندهٔ آن روی خوش خرم تست

در هوای رخ تو دست من و دامن گل

گل برون کرد سر از شاخ به دل بردن خلق

تا بسی جلوه گری کرد هوا بر تن گل

تا گل عارض تو دید فرو ریخت ز شرم

با گل عارض تو راست نیاید فن گل

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode