ماهی که ز رخسارش فتنهست به چین اندر
وز طرهٔ طرارش رخنهست به دین اندر
افسون لب عیسی دارد به دهان اندر
برهان کف موسی دارد به جبین اندر
کز نوک سلیمانی بر طرف کمر دارد
وز ننگ سلیمان را دارد به نگین اندر
از طلعت و رخسارش خورشید چو مظلومان
افتد ز فلک هر دم پیشش به زمین اندر
خرم بود آن روزی کز بهر طرب دارم
زلفش به یسار اندر ساغر به یمین اندر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
داریم به کف زلفی، محشر به کمین اندر
در هر شکن است آن را صد نافهٔ چین اندر
از سر چو قدم کردم در راه سرکویش
دوزخ به یسار افتاد، جنت به یمین اندر
پیمانهٔ لعلش را کوثر ز سیه مستان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.