گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

از دوست به هر جوری بیزار نباید شد

از یار به هر زخمی افگار نباید شد

ور جان و دل و دین را افگار نخواهی کرد

با عشق خوش شوخی در کار نباید شد

گر زان که چو عیاران از عهده برون نایی

دل‌دادهٔ آن چابک عیار نباید شد

هر گه که به ترک جان آسان نتوانی گفت

پس عاشق آن دلبر خون‌خوار نباید شد

چون سوختن دل را تن در نتوان دادن

از لاف به رعنایی در نار نباید شد

خواهی که بیآسایی مانند سنایی تو

هرگز ز می عشقش هشیار نباید شد

خواهی که خبر یابی از خود ز نگار خود

الا ز وجود خود بیزار نباید شد

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
شمارهٔ ۱۲۰ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سنایی

همین شعر » بیت ۱

از دوست به هر جوری بیزار نباید شد

از یار به هر زخمی افگار نباید شد

حزین لاهیجی

از یاد حزین ندهی، مصراع سنایی را

از یار به هر زخمی، افگار نباید شد

حزین لاهیجی

مطرب ره مستی زد هشیار نباید شد

افسانه چو خوش باشد بیدار نباید شد

چون کوه تراشیدم بر فرق زنم تیشه

درکارگه صورت بیکار نباید شد

اندام درشتان را درکار بود سوهان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه