از دوست به هر جوری بیزار نباید شد
از یار به هر زخمی افگار نباید شد
ور جان و دل و دین را افگار نخواهی کرد
با عشق خوش شوخی در کار نباید شد
گر زان که چو عیاران از عهده برون نایی
دلدادهٔ آن چابک عیار نباید شد
هر گه که به ترک جان آسان نتوانی گفت
پس عاشق آن دلبر خونخوار نباید شد
چون سوختن دل را تن در نتوان دادن
از لاف به رعنایی در نار نباید شد
خواهی که بیآسایی مانند سنایی تو
هرگز ز می عشقش هشیار نباید شد
خواهی که خبر یابی از خود ز نگار خود
الا ز وجود خود بیزار نباید شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نکاتی درباره عشق و دوستی اشاره میکند. او میگوید که نباید به هر دلیلی از دوست بیزار شد و از یار به خاطر زخمها و دردها دلگیر گشت. اگر قصد داری که در عشق موفق باشی، نباید به سادگی خود را از دردها و رنجها دور کنی. در عشق باید با آرامش و صبر عمل کرد و از خود نترسی و به دشمنی نپردازی. همچنین، اگر میخواهی زندگی بیدردسر داشته باشی، باید از عشق آگاهانه فاصله نگیری و با هوشیاری و عشق ورزی، از خود فرار نکنی. در نهایت، نشانهای از عشق واقعی این است که هرگز از وجود خود و عشق آن خدشهدار نشوید.
هوش مصنوعی: نباید از دوست به هیچ دلیلی دلسرد شد و هیچگاه نباید به خاطر زخمهایی که از یار میخوریم، از او فاصله گرفت.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی جان و دل و دیانت را به درد بیاوری، باید با عشق و شوخی درست رفتار کنی و جدی نباشی.
هوش مصنوعی: اگر از پس کارهای سخت و مشکلات برنمیآیی، نباید به دل دلباختهی آن انسان چابک و کاردان بیفتی.
هوش مصنوعی: هر بار که نتوانی به راحتی از دل و جان خود بگذری، پس نباید به عشق آن معشوق بیرحم دلبسته شوی.
هوش مصنوعی: وقتی دل آدمی میسوزد، نمیتواند خود را در ظاهر زیبا جلوهگر کند. در آتش غم و ناراحتی، نمیتوان به بهانه زیباییهای تصنعی، به خوبیهای واقعی دست یافت.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در زندگی آسایش داشته باشی و در آرامش باشی، مانند سنایی، هیچگاه نباید از عشق و شوری که به آن داری غافل شوی.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از حال و احوال خود باخبر شوی، باید به محبت و زیباییهای وجود خود توجه کنی و از هیچ جنبهای از وجودت متنفر نباشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۱
از دوست به هر جوری بیزار نباید شد
از یار به هر زخمی افگار نباید شد
از یاد حزین ندهی، مصراع سنایی را
از یار به هر زخمی، افگار نباید شد
از دوست به هر زخمی افگار نباید شد
وز یار به هر جوری بیزار نباید شد
مطرب ره مستی زد هشیار نباید شد
افسانه چو خوش باشد بیدار نباید شد
چون کوه تراشیدم بر فرق زنم تیشه
درکارگه صورت بیکار نباید شد
اندام درشتان را درکار بود سوهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.