کسی کاندر صف گبران به بتخانه کمر بندد
برابر کی بود با آن که دل در خیر و شر بندد؟
ز دی هرگز نیارد یاد و از فردا ندارد غم
دل اندر دلفریب نقد و اندر ما حضر بندد
کسی کو را عیان باید خبر پیش مجال آید
چو خلوت با عیان سازد کجا دل در خبر بندد
ز عادت بر میان بندد همی هر گبر زناری
نباشد مرده را آنکس که جز بر فرق سر بندد
حقیقت بتپرست است آنکه در خود هست پندارش
برست از بتپرستی چون در پندار دربندد
نباشد مرد هر مردی که او دستار بر بندد
نباشد گبر، هر گبر که او زنار بربندد
اگر تاج تو خورشید است تو زان تاجدارانی
که طاووس ملایک تخت تو بر شاهپر بندد
نیاساید سناییوار آن کاو زین جگر خواران
هزاران درد خونآلود بر جان و جگر بندد
نه موسییی شود هر کس که او گیرد عصا بر کف
نه یعقوبی شود آنکس که دل اندر پسر بندد
بسا پیر مناجاتی که بر مرکب فرو ماند
بسا رند خراباتی که زین بر شیر نر بندد
ز معنی بیخبر باشی چو از دعوی کمر بندی
چه داند قدر معنی آن که از دعوی کمر بندد؟
به تخت و بخت چون نازی که روزی رخت بربندی؟
به تخت و تخت چون نازد کسی کاو رخت بر بندد؟
غلام خاطر اویم، که او همّت قوی دارد
که دارد هر دو عالم را و دل در یک نظر بندد
اگر یک چند کی بخت سنایی به بگردد پس
همه الفاظ شیرین ملایک بر بصر بندد
برو همچون سنایی باش، نه دین باش و نه دنیا
کسی کاو چون سنایی شد در این هر دو در بندد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به فلسفه و تفکر عمیق درباره بتپرستی و چگونگی پیوند انسان با حقیقت و معنویت میپردازد. شاعر تأکید میکند که واقعیات و ارزشهای انسانی فراتر از ظاهر و عادات اجتماعی هستند. انسان باید معنای درونی خود را بشناسد و خود را آزاد از قید و بندهای ظاهری ببیند. او به تناقضات انسانی اشاره کرده و نشان میدهد که تنها بر اساس ظواهر نمیتوان به حقیقت و معنای زندگی دست یافت. همچنین، شاعر به این نکته اشاره دارد که افراد باید به جای پیروی از تقلید کورکورانه، در پی شناخت حقیقت و معنای عمیق زندگی باشند. در نهایت، او اصرار دارد که فرد باید هم به دین و هم به دنیا واقف باشد، اما از آنها فراتر رود.
هوش مصنوعی: کسی که در صف کافران برای عبادت بتها آماده میشود، چگونه میتواند با کسی که دلش را به خوبیها و بدیها میسپارد مقایسه کرد؟
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از گذشته در ذهن نمیماند و از آینده هم نگرانیای وجود ندارد. در این لحظه زیبا و دلنشین، دل را در خود مشغول نکن.
هوش مصنوعی: هر کسی که باید حقیقت را درک کند، زمانی که در جمع قرار میگیرد، متوجه میشود که کجا میتواند با حقیقت آشنا شود و دلش به آن گره بخورد.
هوش مصنوعی: هر فردی که عادت کرده باشد، از چیزهایی که در اطرافش میگذرد غافل میشود و نمیتواند تفاوتها را تشخیص دهد. آن کسی که به جز بر سر خود چیز دیگری نبیند، همواره در حال نادیده گرفتن مهمترین نکات زندگیاش است.
هوش مصنوعی: حقیقت این است که کسی که به بتپرستی اعتقاد دارد، در واقع خود را به گمراهی میاندازد. او به جای مشاهده حقیقت، در دنیای خیالی خود زندانی است و این برداشتهای نادرست باعث میشود که از واقعیت دور بماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که دستار بر سر بگذارد، مرد واقعی نیست و هر کسی که زنار ببندد، به معنای واقعی گبر نیست.
هوش مصنوعی: اگر تو مانند خورشید درخشان و با ارزش هستی، پس از آن تاجدارانی که طاووسها بالهای خود را بر تخت تو میگذارند، بسیار بزرگتر و با عظمتتر هستند.
هوش مصنوعی: هرگز آرام نخواهد بود کسی که مانند سنایی از دردها و رنجهای بسیاری که از جان و دل او را آزرده است، رنج میکشد.
هوش مصنوعی: هر کسی نمیتواند مثل موسی باشد که عصا به دست گرفت و معجزاتی انجام داد، و همچنین هر کسی نمیتواند مانند یعقوب باشد که عشق و محبتش به پسرش او را در غم و اندوه فرو برد.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد هستند که در حالت عبادت و راز و نیاز به خدا، به دنبال نشر و پیشرفت روحی خود هستند اما در عمل به مقصد نمیرسند. از سوی دیگر، برخی افراد که به زندگی پرخطر و شاداب میپردازند، توانایی دارند که از موقعیتهای بالاتر و قویتری بهرهمند شوند. در واقع، بعضی از کسانی که در ظاهر به نظر میرسد تلاش میکنند، ممکن است نتوانند به هدف نهایی برسند، در حالی که افرادی با ظاهر غیرمتعارف، قادر به دستیابی به موفقیتهای بزرگ هستند.
هوش مصنوعی: اگر از حقیقت چیزی ندانی و فقط به ظواهر توجه کنی، مانند کسی هستی که نمیداند کمر بند برای چه استفاده میشود. او چطور میتواند ارزش واقعی کمر بند را بفهمد؟
هوش مصنوعی: آیا به مقام و ثروت بهسان ناز و لذتی نگاه میکنی که یک روز ممکن است از آن دور شوی؟ آیا کسی که به این موقعیت میبالد، میداند که ممکن است روزی از آن جدا شود؟
هوش مصنوعی: من بندهٔ یاد او هستم، زیرا او ارادهای نیرومند دارد که میتواند هر دو دنیا را در اختیار بگیرد و با یک نگاه دل را تسخیر کند.
هوش مصنوعی: اگر کمی شانس به سنایی روی بیاورد، تمام واژههای شیرین فرشتگان بر چشمانش خواهد نشست.
هوش مصنوعی: به راه سنایی برو و از درگیری با مسائل دینی و دنیوی دوری کن، زیرا او کسی است که از این دو اسارت رهایی یافته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا عشق نگارینم چو آتش در جگر بندد
به مژگان در همی دانم مرا عقد درر بندد
بیاید هر شبی هجران به بالینم فرو کوبد
بدان آید همی هر شب که چشمم بر سهر بندد
به یارم گفت وی را من که خواب من نبد ای جان
[...]
نگار من چو بر سیمین میان زرین کمر بندد
هر آن کاو را ببیند کی دل اندر سیم و زر بندد
طمع باید برید از جان شیرین چون من آن کس را
که بیهوده دل اندر عشق آن شیرین پسر بندد
گهی از مشک زلف او حمایل در گل آویزد
[...]
بسا پیر مناجاتی که بیمرکب فرو ماند
بسا رند خراباتی که زین بر شیر نر بندد
چو احرام تماشای چمن آن سیمبر بندد
زطوق خود به خدمت سرو را قمری کمر بندد
اگر حسن گلوسوز شکر این چاشنی دارد
به حرف تلخ منقار مرا بر یکدیگر بندد
زدل چون در دو داغ عشق را مانع توانم شد؟
[...]
دل از ادنی کند آن کس که بر اعلی نظر بندد
شکوفه برگ افشاند که تا بادام تر بندد
ترا رفعت اگر باید ره افتادگی بسپر
ز بالا قطره میبندد که در پائین گهر بندد
نسوزد تا دل از عشقی به سر شوری نمیافتد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.