ای چو عقل از کل موجودات فرد
وی جوان از تو سپهر سالخورد
خاکبوسان سر کوی تواند
روشنان کارگاه لاجورد
پاسبانان در و بام تواند
چرخ و خورشید و مه گیتینورد
تا سنایی کیست کاید بر درت
مجد کو تا گویدش کز راه برد
ای همه دریا چه خواهی کردنم
وی همه گردون چه خواهی کرد گرد
نام او میدان و نقش او بسی
کز حکیمان او زیاد اندر نبرد
زان به خدمت نامدم زیرا بود
پیش بینا مرد عریان رویزرد
کز ضعیفی دیدگان شبپرهست
کاو بماندهست از رخ خورشید فرد
ساختم جلابی از جان جانت را
وز دم خرسندی آنرا کرده سرد
چون بزرگان نوش کن جلاب جان
مِی به خُردان مان و گِردِ مِی مگرد
ورد جوید روز مجلس مرد عقل
بوالهوس جوید به مجلس خارورد
زان که مقلوب سنایی یانس است
گر نگیرم انس با من بد مگرد
انس گیرم باژگونه خوانیم
خویشتن را باژگونه کس نکرد
گر تن و جانم به خدمت نامدند
عذرشان بپذیر کمتر کن نبرد
صدر تو چرخ است و تن را بال سست
روی تو مهرست و جان را چشم درد
جان من آزاد کن تا عقل من
هر زمان گوید: زهی آزادمرد
تازه گردانم بنا جستن که باد
تازه از جان بیخ و شاخ و برگ و ورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف و ستایش وجود انسان و جایگاه او در جهان میپردازد. شاعر از عقل و جوانی صحبت میکند و به روشنایی و زیباییهای زندگی اشاره دارد. او به این نکته میپردازد که انسان در کنار طبیعت و پدیدههای آسمانی، مانند خورشید و ماه، چه نقشی دارد. شاعر با دعوت به خودآگاهی و شناخت قدرتهای درونی، از ضرورت خودسازی و رشد فردی سخن میگوید. همچنین، او به این نکته تأکید میکند که انسان باید از ضعفها بگذرد و به سعادت و آزادی دست یابد. این متن در نهایت دعوت به انس با دانایی و دوری از افکار پوچ و زودگذر دارد.
هوش مصنوعی: ای که مانند عقل، بهترین و بینظیر در میان موجودات هستی و همچون جوانی که بر سالهای کهن تسلط دارد، برای ما به عنوان یک گنجینه ارزشمند به شمار میروی.
هوش مصنوعی: محلهایی که افرادی بزرگ و روشنفکر در آنها زندگی میکنند، به یاد و ارادت خاکنشینان و کسانی که در آنجا ارادت میورزند، همیشه با روشنایی و خوبی همراه است.
هوش مصنوعی: نگهبانان آسمان و زمان میتوانند خورشید و ماه را به گردش درآورند.
هوش مصنوعی: کیست سنایی که بر در تو بیاید و بگوید که از راه دور آمده است، در حالی که تو مجد و بزرگی خود را نمایان کردهای؟
هوش مصنوعی: ای دریا، چه کار میخواهی با من کنی؟ ای آسمان، چه میخواهی با من انجام دهی؟
هوش مصنوعی: نام او همچون میدانی بزرگ است و نشان او بسیار، زیرا حکیمان در نبردها بسیار بر او تأکید کردهاند.
هوش مصنوعی: من به خاطر آنکه تو را خدمت کنم نیامدم، زیرا چنین است که پیش چشم بزرگمردی، انسان عریانی با چهره زرد قرار دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر ضعف و ناتوانی، شبپرهها نگاهشان به نور خورشید افتاده و از تابش آن دور ماندهاند.
هوش مصنوعی: من از جان تو، زیبایی و شادابی ساختهام و به خاطر رضایت تو، آن را خنک و آرام کردهام.
هوش مصنوعی: وقتی با افراد بزرگ و مهم در حال نوشیدن هستی، باید مثل آنها رفتار کنی و با جوانترها از مِی و لذتها دوری کنی.
هوش مصنوعی: در روزهای شلوغ و پرهیاهو، انسانهای عاقل به دنبال نکات مثبت و زیباییها هستند، اما افرادی که دلبسته و ولخرجاند، تنها به دنبال چیزهای بیارزش و بیفایده میگردند.
هوش مصنوعی: از آنجا که سنایی در حال نیایش و جستجوی حقیقت است، اگر نتوانم با او همراه شوم و از او الهام بگیرم، برای من چیز خوبی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: من با خودم به گونهای رفتار میکنم که انگار دیگران با من رفتار نمیکنند و هیچکس مثل من نیست.
هوش مصنوعی: اگر بدن و روح من برای خدمت به تو نیامدند، تقصیرشان را بپذیر و جنگ را کمتر کن.
هوش مصنوعی: سر تو به مانند آسمان است و بدنت همچون بالی نازک. عشق تو چراغ روشنی برای وجودم است و جانم به خاطر دیدن تو، به درد میآید.
هوش مصنوعی: ای جان من را آزاد کن تا عقل من در هر لحظه بگوید: چه فرد آزادهای هستم!
هوش مصنوعی: من به تازگی تصمیم دارم که با انرژی و روحیهای نو آغاز کنم، زیرا بادی تازه در وجودم جریان دارد که موجب شادابی و سرزندگیام شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاتم طایی تویی اندر سخا
رستم دستان تویی اندر نبرد
نی، که حاتم نیست با جود تو راد
نی، که رستم نیست در جنگ تو مرد
صدر تو چرخست و تن را بال سست
روی تو شیدست و جان را چشم درد
جان من آزاد کن تا عقل من
هر دمت گوید زهی آزاد مرد
تازه گردانم به ناجستن که باد
[...]
آوخ ! آوخ ! وای وای و درد درد!
دل ز درد آزاد داری روی زرد
از رخ زردم روان و ز دل روان
وز روان زی دل روان آزار و درد
دور دارد آرزوی دل ز دور
[...]
قلتبانی هم به خواهر هم بزن
نیست پیدا گرچه کس پنهان نکرد
چند گویی خواهر من پارساست
گپ مزن گرد حدیث او مگرد
پارسا در خانهٔ تو نان تست
[...]
ای سخا را از کف تو پیشخورد
وی خرد را پیش رایت چشم درد
خلق تواهل هنر را دستگیر
جود تو مرد خرد را پایمرد
تیز با حزم تو کوه کند سیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.