شمارهٔ ۲۵ - و برای او
ای به محراب عبادت کشته از شمشیر کین یا امیرالمومنین
شد سیهپوش از غم داغ تو جبریل امین یا امیرالمومنین
با خبر از تیغ بن ملجم تو بودی بر ملا یا علی آخر چرا
بازوی خیبر گشا بیرون نکردی ز آستین یا امیرالمومنین
تا که ننماید کسی انکار از شق القمر بعد پیغمبر دگر
زیر تیغ کافری گردن نهادی بر زمین یا امیرالمومنین
بود طوق بندگی بر گردنت از دادگر طوق شمشیر عمر
شد وضوی طاعتت ای شاه از خون جبین یا امیرالمومنین
تو به راه دادگر اندر وفا جان میدهی جان به جانان میدهی
اهل دنیا رخنه اندازند در دین مبین یا امیرالمومنین
از جفا یعنی حسینت را به دشت کربلا با تمام اقربا
سر ز تیغ کین جدا سازند قوم مشرکین یا امیرالمومنین
هر چه همی گفت ای لعینان سوختن یک قطره آب کس نمیدادش جواب
با لب عطشان جدا شد سر ز جسمش بیمعین یا امیرالمومین
از دو جا آمد جدا دست از تن فرزند تو یعنی از دلبند تو
از جفای ساربان و به جدل بیرون ز دین یا امیرالمومنین
با یتیمان دلنوازیها تو میکردی ولی در زمانه یا علی
شد یتیمان حسین سیلی خور شمر لعین یا امیرالمومنین
پا ز حکم «اکرم الضیف» نبی بیرون نهاد خولی کافر نهاد
کرد با خاک سیه راس حسینت همنشین یا امیرالمونین
شرم دارم از تو در دوران که گویم بینقاب جانب بزم شراب
شد روانه دخترت با کودکان دل غمین یا امیرالمومنین
خسروا (صامت) نواخوان شد به گلزار عزا از غم آل عبا
دستگیرم شو ز لطف خود به روز واپسین یا امیرالمومنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.