شمارهٔ ۲۰ - نوحه جدید
نیست ممکن که شود از دلی شاد فلک
بشنود چون ز غم قاسم داماد فلک
کاش میرفت پس از نوگل گلزار حسین
خرمن عشرت عالم همه بر باد فلک
از تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدی آتش به جهان خانهات آباد فلک
ز تو فریاد فلک
ساختی حجله دامادی او را بر پا
تا کنی شاد دل وی به صف کرب و بلا
کشتی او را دل پرحسرت و تا روز جزا
وعده وصل عروسش ز تو افتاد فلک
ز تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدی آتش به جهان خانهات آباد فلک
ز تو فریاد فلک
دید چون مادر قاسم که در آن دشت محن
قاسم از بهر شهادت به بدن کرده کفن
گفت زین گردش وارونه شد ای چرخ کهن
خانه صبر مرا رخنه به بنیاد فلک
ز تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدی آتش به جهان خانهات آباد فلک
ز تو فریاد فلک
قاسم افتاد به سر چون هوس میدانش
فاطمه زین سخن افتاد شرر بر جانش
کان عروسی که ز خون گشت حنابندانش
دیگر از عشرت دنیا نکند یاد فلک
ز تو فریاد فلک داد و بیداد فلک
زدم آتش به جهان خانهات آباد فلک
ز تو فریاد فلک
گشت تا منزل قاسم به سر حجله خاک
جگر (صامت) افسرده ز غم شد صد چاک
در دل خاک شود زین غم عظمی چو هلاک
افکند زلزله در عالم ایجاد فلک
ز تو فریاد فلک داد و بیدا فلک
زدی آتش به جهان خانهات آباد فلک
ز تو فریاد فلک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.